نظرات ارسالی

فرستنده:احمد. صابری


 ما مامور به تکليف هستيم نه مامور به نتيجه اولين تانک دشمن را که زد بقيه تانک ها دور زدند. صداي ا...اکبر بچه ها بلند شد، او اما خيلي آرام بود. گفتم: گلوله ات به هدف خورد، خوشحال نيستي؟!! گفت: ما مامور به تکليف هستيم نه مامور به نتيجه. تکليف من هدف گرفتن و شليک کردن بود. حالا به هدف بخورد يا نه، کار اونه

فرستنده:احمد . صابری


 حیف از تو نیست با این"خر ها" نشسته ای!؟ روزی بهلول، پیش خلیفه " هارون الرشید " نشسته بود . جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند . طبق معمول ، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. در این هنگام صدای شیهه اسبی از اصطبل خلیفه بلند شد. خلیفه به مسخره به بهلول گفت: برو ببین این حیوان چه می گوید ، گویا با تو کار دارد. بهلول رفت و بر گشت و گفت:این حیوان می گوید: مرد حسابی حیف از تو نیست با این" خر ها " نشسته ای. زودتر از این مجلس بیرون برو. ممکن است که : " خریت " آنها در تو اثر کند

فرستنده:صابري جليل


  اگر حسابي اعصاب‌تان به هم ريخته، موز بخوريد زماني كه ديديد دكمه‌هاي لباس‌تان درست بسته نمي‌شوند، برويد سراغ موز. تحقيقات نشان داده يك موز متوسط 105 كالري و فقط 14 گرم قند دارد. همين مقدار شما را سير كرده و قند خون را به شكل ملايمي بالا مي‌برد. در ضمن همين موز 30 درصد ويتامين B6 مورد نياز روزانه را تامين مي‌كند. اين ويتامين باعث مي‌شود مقدار سروتونين توليد شده مغز اندكي افزايش يافته و توان مقابله با شرايط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزايش مي‌دهد. اگر مي‌خواهيد کليه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخوريد هشت عدد زرد‌آلوي خشك حاوي 2 گرم فيبر و فقط 3 ميلي‌گرم سديم و 325 ميلي‌گرم پتاسيم است كه همه اين‌ها كمك مي‌كنند مواد معدني در ادرار تجمع پيدا نكرده و از تشكيل سنگ‌هاي اگزالات كلسيم جلوگيري شود. اين سنگ‌ها شايع‌ترين نوع سنگ‌هاي كليوي هستند. براي در امان ماندن از سنگ كليه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را داريد بقيه ميان وعده‌ها را حذف كنيد و برگه زردآلو بخوريد. اگر فشار خون‌تان بالاست، كشمش بخوريد 60 عدد كشمش تقريبا مي‌شود يك مشت پر كه حاوي يك گرم فيبر و 212 ميلي‌گرم پتاسيم است كه هر دو براي كنترل فشار خون بالا در قالب يك رژيم غذايي توصيه مي‌شوند. مطالعات متعددي نشان داده كه پلي‌فنل‌هاي موجود در مواد‌غذايي مشتق از خانواده انگور مثل همين كشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبي عروقي تاثير بسزايي دارند که كاهش فشار خون از آن جمله است. اگر از سروصداي معده رنج مي‌بريد، ماست بخوريد يك فنجان و نيم ماست طبيعي (كم‌چرب/پروبيوتيك) غذا را به شكل موثري از دستگاه گوارش عبور مي‌دهد. از سوي ديگر ماست‌هاي پروبيونيك قابليت هضم غذا به‌ويژه لبنيات و حبوبات را در روده‌ها بهبود مي‌بخشند. همان‌طور كه مي‌دانيد اين غذاها عامل ايجاد گاز در دستگاه گوارشي هستند و در نتيجه با خوردن ماست از اين مزاحمت دور مي‌مانيد. اگر بيش از حد سرفه مي‌كنيد، عسل بخوريد در مطالعه‌اي كه توسط دانشمندان آمريكايي انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چاي‌خوري عسل قهوه‌اي و غليظ بسيار موثرتر از داروهاي بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌هاي شديد را در كودكان كاهش مي‌دهد. آنتي‌اكسيدان‌هاي موجود در عسل و عوامل ضد‌ميكروبي موجود در آن التهاب بافت‌هاي گلو را كاهش داده و بيمار را آرام مي‌كند. البته به شرطي كه عسل واقعا طبيعي باشد! اگر هميشه احساس خستگي مي‌كنيد، فلفل دلمه‌اي قرمز بخوريد فلفل دلمه‌اي قرمز غني از ويتامين C است. مطالعات نشان داده، ويتامين C بهترين ماده براي مقابله با استرس‌هايي است كه به واسطه راديكال‌هاي آزاد ايجاد مي‌شوند. از سوي ديگر ويتامين C در عين برطرف كردن خستگي، نقشي اساسي در سوخت و ساز آهن برعهده دارد كه به بدن كمك مي‌كند اكسيژن بيشتري وارد جريان خون شود. كمبود اكسيژن يكي از اصلي‌ترين دلايل خستگي و ضعف بدني است. اگر مي‌ترسيد سرطان معده بگيريد، كلم بخوريد مطالعه‌اي كه در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپكينز صورت گرفته نشان داده، يك تركيب بسيار قدرتمند موجود در كلم به نام سولفورافان، هليكو‌باكتر پيلوري(باكتري عامل زخم معده و روده) را پيش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثير خود قرار مي‌دهد و از كار مي‌اندازد و حتي شايد در پيشگيري از ايجاد سرطان‌هاي دستگاه گوارش هم موثر باشد. يك فنجان پر از كلم 34 كالري دارد و 3 گرم فيبر و 75 درصد از نياز روزانه به ويتامين C را تامين مي‌كند. اگر مشكل سخت داريد، انجير بخوريد 4 عدد انجير خشك 3 گرم فيبر دارد كه باعث تنظيم حركات روده بزرگ و دفع بهتر مي‌شود. خوردن اين ميوه باعث پيشگيري از عود مجدد هموروئيد مي‌شود. همچنين اين مقدار انجير 5 درصد پتاسيم و 10 درصد منگنز مورد نياز روزانه را تامين مي‌كند. اگر داراي مشکلات شكمي هستيد، ريحان بخوريد مطالعات نشان داده، ماده شيميايي اوژنول موجود در ريحان باعث از بين رفتن و پيشگيري دل درد، حالت تهوع، كرامپ‌هاي شكمي يا اسهال مي‌شود. علت اين موضوع از بين رفتن برخي از باكتري‌ها از جمله سالمونلا و ليستريا توسط اوژنول است. اوژنول يك ماده ضد‌اسپاسم است كه مي‌تواند باعث بهبود كرامپ‌هاي شكمي شود. هر طور كه دوست داريد ريحان را بخوريد. اگر دچار كم‌خوابي هستيد، گوشت بوقلمون بخوريد حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقريبا حاوي كل تريپتوفان مورد نياز روزانه بدن است. اسيد آمينه تريپتوفان ماده‌اي ضروري است كه باعث توليد سروتونين و ملاتونين مي‌شود كه هر دوي اين‌ها باعث تنظيم خواب مي‌شوند. مطالعات نشان داده افرادي كه از بي‌خوابي يا كم‌خوابي رنج مي‌برند دچار كمبود تريپتوفان هستند. اگر مي‌خواهيد از كسالت دور شويد، ماهي تن بخوريد 85گرم از ماهي تن كنسرو شده حاوي حدود 800 ميلي‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع كسالت روحي و پيشگيري از اضطراب و بالارفتن روحيه مي‌شود. اسيدهاي چرب موجود در ماهي، توسط متخصصان تغذيه با عنوان درماني موثر براي افسردگي توصيف شده است. خوردن ماهي تن با مقدار كمي نان تاثير بهتري دارد چون كربوهيدرات موجود در نان، سروتونين خون را افزايش داده و باعث بهبود روحيه و دور شدن احساس كسالت مي‌شود. اگر هميشه از حالت تهوع رنج مي بريد، چاي زنجبيلي بخوريد مطالعات متعددي نشان داده، يك‌چهارم قاشق چاي‌خوري پودر زنجبيل، نصف قاشق چاي‌خوري ريشه خرد شده زنجبيل يا يك فنجان چاي زنجبيل باعث كاهش حالت تهوع ناشي از بيماري حركت و حالت تهوع سفر و بارداري مي‌شود. محققان هنوز به‌درستي نمي‌دانند چه ماده‌اي در زنجبيل باعث سركوب حالت تهوع مي‌شود اما به‌هرحال اين ماده بي‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبي معمول داروهاي ضد‌تهوع است. اگر دچار سوزش معده هستيد، چاي بابونه بخوريد چاي بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش مي‌شود. 2 قاشق چاي‌خوري بابونه را به‌مدت 20 دقيقه در آب جوش دم كنيد و كمي كه خنك شد ميل كنيد. براي برطرف شدن اين مشكل لازم است چند بار در روز چاي بابونه بخوريد.

فرستنده:م.م.صابري


 محل دفن سر مبارک امام حسين(ع) کجاست؟ عمر بن سعد ملعون، پس از شهادت امام حسين(ع) و ياران بزرگوارش دستور داد جسدهاي پليد لشکريانش را دفن کنند؛ اما پيکرهاي پاک، مطهر، بي¬سر، برهنه و چاک چاک امام(ع) و ياران باوفايش بر زمين بماند. اما مدتي نگذشت که اجساد بي-سر و مطهر شهدا با حضور امام سجاد(ع) و با کمک مردم بني¬اسد شناسايي و به خاک سپرده شدند. متأسفانه در منابع کهن اسلامي، در روز و چگونگي دفن آن حضرت(ع) و ديگر شهداي کربلا، ميان مورخان اختلافاتي وجود دارد؛ در اين مقاله سعي شده قولي که از نظر تاريخي و کلامي با انگارهايي شيعي سازگارتر است انتخاب، و بدان پرداخته شود. روز دفن شهدا مورخان در مورد روزي که اجساد مطهر شهدا دفن شده¬ اند اختلاف نظر دارند عده ¬اي روز يازدهم و برخي ديگر هم روز سيزدهم محرم را زمان دفن شهداي کربلا بيان کرده¬اند. علما و مورخان اهل سنت، بالاتفاق بر اين باورند که مراسم تدفين امام حسين(ع) و يارانش در روز يازدهم محرم سال شصت و يک هجري صورت گرفته است. سرشناس¬ترين مورخان شيعه نيز با اهل سنت، در اين که روز يازدهم محرم زمان دفن شهداي کربلا توسط طايفه بني¬اسد است، موافقند. شيخ مفيد در ارشاد و سيد بن طاوس در لهوف و ابن شهر آشوب در المناقب از جمله بزرگاني هستند که اين نظر را تأييد کرده¬اند. از جمع روايات نقل شده در اين کتب، چنين برمي¬آيد که دفن شهدا در همان روزي انجام گرفته که عمر بن سعد از کربلا خارج شد؛ يعني روز يازدهم. در اين صورت دفن شهدا در عصر آن روز صورت پذيرفته است؛ چرا که بنابر نقل تاريخ عمر بن سعد بعد از ظهر روز يازدهم راهي کوفه شده بود. دفن شهدا بنا بر برخي اقوال، پس از رفتن ابن¬سعد و يارانش، جماعتي از بني¬اسد که در نزديکي کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و چون آن بدنهاي پاک و مقدس را به آن وضع ديدند دانستند که اين بدنها، اجساد مطهر حسين(ع) و ياران اوست، پس صدا به شيون و زاري بلند کردند و در شب موقعي که ايمن از دشمن بودند بر امام حسين(ع) و يارانش نماز گذاردند و آنها را دفن نمودند. امام(ع) را در موضع فعلي آن و علي اصغر را پايين پاي آن حضرت(ع) دفن کردند، قبري هم براي اهل بيت امام(ع) حفر نمودند و قبري نيز براي ياران امام(ع) در پايين پاي حضرت(ع) در نظر گرفتند و آنان را در آنجا به خاک سپردند. بدن مبارک عباس(ع) را نيز در همان قبري که فعلاً قبر او شناخته مي¬شود و در همان جايي که به شهادت رسيده بود دفن نمودند. اما بر پايه نقلي ديگر، «دفن شهدا براي بني¬اسد امکان پذير نبود، زيرا آنان اهل روستاهايي بودند که در ميدان نبرد شرکت نداشتند و بدون راهنمايي کسي که از همه آن شهيدان شناخت کامل داشته باشد قادر به شناسايي و دفن آنان نبودند به ويژه آن که سرهاي شهدا را بريده بودند از اين¬رو دفن دقيق و همراه با شناخت شهدا بدون وجود راهنمايي آگاه، امکان پذير نبود و از سوي ديگر با توجه به اين باور که کار دفن امام(ع) را کسي جز امام(ع) نمي¬تواند بر عهده بگيرد ناگزير ما را به اين مطلب مي¬رساند که اين راهنما بايد امام سجاد(ع) بوده باشد. اما اين حضور بايد به صورت خارق¬العاده بوده باشد، چرا که ايشان در آن زمان در بند اسارت دشمنان به سر مي¬برد. با توجه به اين گفته، برخي ديگر از مصادر شيعي چنين بيان داشته¬اند که: بني¬اسد در دفن شهداي کربلا، متحير و سرگردان بودند، چرا که کوفيان بين سرها و بدنهاي شهدا جدايي انداخته بودند و بدنها قابل شناسايي نبودند. در اين هنگام امام سجاد(ع) به کربلا تشريف آوردند و آنان را در اين امر ياري کردند. ايشان با ياري مردان بني¬اسد نخست پيکر مطهر پدر بزرگوارشان را پيدا کردند و پس از گريه زاري فراوان، آن را روي قطعه حصيري ¬گذاشتند و به آرامگاه فعلي¬اش آوردند؛ سپس اندکي از خاک محل دفن را کنار زدند قبري ساخته و پرداخته ظاهر شد. سپس امام زين¬العابدين(ع)، دستها را زير بدن مبارک امام حسين(ع) قرار دادند و فرمودند: «بسم الله و في سبيل الله و علي ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله،و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.» آن گاه به تنهايي، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ ايشان در حالي که ديگران را از کمک در تدفين امام(ع)، باز مي¬داشت فرمودند: «با من کساني هستند که مرا ياري دهند.» وقتي حضرت(ع) بدن را در قبر نهاد صورت مبارکش را بر گلوي بريده ابي عبدالله الحسين(ع) نهاد و در حالي که اشک بر گونه¬هايش جاري فرمود: «طوبي لأرض تضمنت جسدک الطاهر فان الدنيا بعدک مظلمه و الآخره بنورک مشرقه و اما الليل فمسهد و الحزن فسرمد او يختار الله لاهل بيت دارک التي انت بها مقيم و عليک مني السلام يابن رسول الله و برکاته؛ چه مبارک است زميني که بدن مطهر تو را در برگرفته است؛ دنيا بعد از تو تاريک است و آخرت با نور جمال تو روشن و نوراني. بعد از تو شبهاي¬مان سخت و حزنهايمان طولاني است؛ تا آن زمان که خداوند سر منزلي را که تو مقيم آن شده¬اي براي اهل بيت(ع) و خاندانت اختيار کند اي زاده رسول خدا(ص) سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو باد.» آنگاه قبر را پوشانيد و با انگشت مبارک روي قبر امام(ع) نوشتند: «هذا قبر الحسين بن علي بن ابيطالب(ع) الذي قتلوه عطشانا غريبا.» سپس برادر گرامي¬اش -علي اکبر(ع)- را در پايين پاي امام(ع) دفن کردند و بقيه هاشميين و اصحاب را در قبر ديگر در زير پاي امام حسين(ع) دفن نمودند. سپس امام(ع) به همراه بني¬اسد به نهر علقمه رفتند؛ در آنجا با مشاهده پيکر پاک عمويش -عباس(ع)،- خود را بر روي بدن ابوالفضل(ع) افکند و گلوي مبارکش را بوسيد. امام(ع) در حالي که به شدت مي¬گريست، ¬فرمود: «علي الدنيا بعدک العفا يا قمر بني¬هاشم و عليک مني السلام من شهيد محتسب و رحمة الله و برکاته؛ بعد از تو اي قمر بني¬هاشم خاک بر سر اين دنيا؛ و سلام من به تو و رحمت و برکات الهي بر تو باد.» آنگاه برايش قبري حفر کرد و همانند پدر شهيدش به تنهايي او را درون قبر گذاشت و به بني¬اسد فرمود: «کسي با من هست که کمکم مي¬کند» سپس بدن شريف عباس(ع) را دفن کردند.» اين گزارش به وسيله روايتي که از امام رضا(ع) نقل شده نيز تأييد مي¬شود. راوي مي¬گويد: «من نزد امام رضا(ع) بودم که علي بن ابي¬حمزه، ابن¬سراج و ابن¬مکاري بر حضرت(ع) وارد شدند. علي پس از گفتگو با حضرت(ع) درباره امامت ايشان، گفت: "از پدران شما براي ما روايت کرده-اند که کار امام(ع) را کسي جز امامي مانند خودش بر عهده نمي¬گيرد.[پس چگونه است که پس از شهادت پدر بزرگوارتان امام موسي کاظم(ع) شما حضور نداشتيد و متقبّل امر کفن و دفن ايشان نشديد]" امام(ع) فرمود: "بگو ببينيم حسين بن علي(ع) امام بود يا غير امام؟" گفت: "امام(ع) بود". فرمود: "چه کسي عهده¬دار کارش بود." گفت: "علي بن الحسين(ع)" فرمود: "علي بن الحسين(ع) کجا بود." گفت: "در کوفه در زندان ابن¬زياد." امام(ع) فرمود: "چگونه در حالي که زنداني بود عهده¬دار کار پدرش گرديد." گفت: "دور از چشم آنان رفت و پدرش را کفن و دفن نمود و بازگشت." امام(ع) فرمود: "آن کسي که به علي بن الحسين(ع) امکان داد به کربلا برود و کار پدرش را بر عهده بگيرد به صاحب اين امر نيز امکان مي¬دهد که به بغداد برود و کار پدرش را عهده¬دار گردد."» آنچه که در اين روايت به صراحت بدان اشاره شده است خارق¬العاده بودن حضور امام سجاد(ع) در کربلا و همراهي با بني¬اسد در تدفين شهداي کربلا است. همچنين نقل شده است که به هنگام دفن شهداي کربلا اقوام و خويشاوندان و به نقلي مادر حر بن يزيد رياحي، جنازه او را به محلي که اکنون به آرامگاه حر بن يزيد رياحي معروف است بردند و در آنجا دفن نمودند. همچنين نقل است طايفه بني¬اسد راضي نشدند که پسر عم خويش - حبيب بن مظاهر - با ديگر ياران امام(ع) دفن شود از اين¬رو او را در جايي جدا از ديگران و در محلي در بالا سر امام(ع) که امروز به قبر حبيب شناخته شده است دفن کردند. محل دفن سر مطهر امام حسين(ع) در اين مورد چند قول وجود دارد: قول اول: حضرت سجاد(ع) سر مبارک را به کربلا بازگردانيده و به بدن سيد الشهدا(ع) ملحق نمود. علامه مجلسي در بحارالانوار و بسياري ديگر اين موضوع را تاکيد مي‌کنند. قول دوم: نجف اشرف در کنار مرقد امير المؤمنين(ع). قول سوم: حومه کوفه. قول چهارم: بقيع. قول پنجم: محل فعلي مقام رأس الحسين(ع) در مسجد اموي دمشق. قول ششم: در مصر دفن شده است. در ميان اين اقوال، به فرموده امامان معصوم عليهم السلام، قول اول صحيح است. سيد بن طاووس در لهوف(ج 2، ص 112) و شيخ طوسي نيز با همين نظر موافقند. در مورد زمان ملحق شدن سر به بدن، به گفته علامه مجلسي، امام سجاد(ع) در روز اربعين اول يعني بيستم ماه صفر سال 61، با ساير اهل بيت(ع) از شام وارد کربلا شده و سر امام حسين (ع) را به بدن ايشان ملحق کرده است. نخستين زائر کربلا جابر بن عبدالله انصاري نخستين کسي بود که سنت زيارت اربعين امام حسين(ع) را پايه‌گذاري کرد. وقتي خبر شهادت امام حسين(ع) و ياران بزرگوارش به مدينه رسيد، جابر که از دو چشم نابينا بود مدينه را به قصد زيارت کربلا ترک کرد. در اين سفر شخصيتي دانشمند و مفسري بزرگ به نام «سَعدبن جُناده» همراه جابر بود. پس از وارد شدن به کربلا در رود فُرات غسل کردند و به کنار مرقد مطهر امام حسين(ع) رفتند و آن حضرت را با زيارتي به نام زيارت اربعين زيارت کردند.

فرستنده:صابري .احمد


 ستون فقرات شما ٦ دشمن دارد ١) شکم بزرگ: در این حالت، چون تعادل انحنای کمری یا لوردوز به هم می‌خورد ستون مهره‌ها ناچار است انحنای مهره‌های سینه‌ای یا کیفوز را بیشتر کند و همین امر به گودی زیاد کمر، قوز پشتی و بر هم خوردن راستای قرار گرفتن سر و انحنای گردنی منجر می‌شود و درد ایجاد می‌شود. ٢) بد خوابیدن: وقتی اصول صحیح خواب را رعایت نمی‌کنید می‌بینید که صبح روز بعد از شدت درد قادر به بلند شدن نیستید. بهتر است به پهلو بخوابید و بالش شما فاصله شانه تا سر را پر کند. اگر به پشت بخوابید، قوس گردنی شما در صورت مناسب نبودن بالش به جای تمایل به عقب، به جلو می‌آید و آرتروز گردنی و درد ایجاد می‌شود. بدون بالش خوابیدن یا بالش کوتاه همان‌قدر بد هستند که انتخاب بالش بلند. دمر هم نخوابید و اگر مجبورید یک بالش زیر شکم و لگن خود بگذارید تا گودی کمرتان زیاد نشود و محل اتصال مهره آخر کمر به باسن دردناک نشود. تشک شما نباید زیادی نرم یا زیادی سفت باشد. ٣) بغل کردن بچه‌ها: بستن حامل‌هایی که بچه‌ها را در آن می‌گذارید به ستون مهره شما فشار می‌آورد. اگر می‌خواهید فرزندتان را بغل کنید او را به پهلو تکیه بدهید، یعنی یک پایش جلو و پای دیگر بچه عقب باشد تا وزن او به پهلویتان وارد شود. ٤) نشستن چهار زانو یا دو زانو: وقتی چهار زانو یا دو زانو می‌نشینید باعث تخریب غضروف خود می‌شوید. روی صندلی استاندارد بنشینید و زاویه ١٢٠ درجه را رعایت کنید. قوز به جلو (زاویه کمتر از ٩٠) و یا عمود نشستن راستاها را به هم می‌زند و بدن ما سعی می‌کند به عضلات منطقه فشار بیاورد تا در حد ممکن راستاهای طبیعی را حفظ کنند و همین عامل، درد را به وجود می آورد. پا، باسن، پشت و کتف شما باید نقاط تماس هنگام نشستن صحیح باشند. ٥) ایستادن طولانی: معمولا به دلیل وجود شکم برآمده در چاق‌ها و یا عضلات ضعیف کمری در لاغرها و از همه بدتر عدم رعایت اصول صحیح ایستادن، به دنبال طولانی ایستادن دردها شروع می‌شوند. وقتی می‌ایستید باید یک پا جلوتر از دیگری باشد و پای دیگر ١٥ سانتی‌متر بالاتر باشد تا فشار وزن‌تان عملا تقسیم شود. پاها را مرتب با حفظ همین ١٥ سانتی‌متر از زانو خم کنید تا لوردوز کمری زیاد نشود و درد و خستگی به وجود نیاید. در بعضی مشاغل، داشتن زیرپایی الزامی است. ٦) بلند کردن جسم سنگین: رعایت اصول بلند کردن اجسام مهم است. جسم را با دست بگیرید. یک پا اهرم و پای دیگر جلو باشد. دست‌ها به بدن چسبیده باشد و از راستای دست‌ها نیرو بگیرید نه از کمرتان.

فرستنده:م.م.صابری


 چند مطلب ویژه از کتاب مردان مریخی،زنان ونوسی(راهنمای بهبود روابط زناشویی)دکتر جان گری. ما اشتباه تصور میکنیم که شریک زندگیمان اگر براستی عاشق است،میباید مثل ما فکر کرده و عمل کند.زیرا ما در زمان عشق ورزی همان رفتار و واکنش را نسبت به وی از خود بروز میدهیم. زمانی که مردان و زنان با شناخت تفاوت های همدیگر راه احترام متقابل را فراهم می اورند،ناخاسته زمینه ی رشد و توسعه و تقویت عشق ماندگار را نیز فراهم می اورند. عزت نفس مرد از راه کسب نتیجه با استفاده از قابلیت ها و توانایی هایش مقدور می شود. عزت نفس یک زن با احساسات و جزئیات ارتباطات وی با دیگری قابل تعبیر و مقایسه است. در اغلب موارد زن ها مایل هستند شوهرانشان در درک احساسات روزانه سهیم باشند و شوهر به تصور این که اگر راه حل نشان دهد به او کمک خواهد کرد،مدام حرف او را قطع می کند و راه حل می دهد که این عمل موجب نارضایتی زن میشود. زمانیکه رفتار لجوجانه همسرتان را مشاهده میکنید،نشانه ان است که احتمالا ما در انتخاب زمان با ایجاد تماس دچار اشتباه شده ایم. زمانی که مرد راه حل مشکل را یافته باشد،در چنین حالتی پیشرفتن در راه حل مسئله مهمتر از خود مسئله است. مریخی ها برای این که احساس ارامش کنند،برای حل کردن مشکلات خود ترجیح میدهند که به غار خویش پناه ببرند. ونوسی ها برای کسب ارامش روحی خود،فرد مورد اعتمادی را یافته و به صراحت مشکلات خودش را با او در میان می گذارد و با این روش ارامش خود را باز می یابد. عدم نیازمندی فردی به مرد در واقع مرگ تدریجی مرد به شمار می رود. زمانی که زن بیدار شده و نیازهایش را درک می کند،مرد نیز به همان سان،بیدار شده و ارزو میکند که بیش از اندازه به او خدمت بدهد. بزرگترین ترس مرد این است که شایستگی و لیاقت کافی را از خود نشان ندهد. همان گونه که مردها از ایثار کافی در ترس هستند،زن ها نیز از چگونگی دریافت در ترس و واهمه می باشد. زن ها برای بیان کامل احساسات خویش از صفات،شباهت سازی ها و کلمات شاعرانه استفاده می نمایند. انچه که بایستی مورد توجه زنان قرار بگیرد این است که در رابطه بامردی که حرف میزند و سکوت میکند،تعبیر غلتی نداشته و با همدردی سعی در کشف ناراحتی وی داشته باشد. زمانی که مرد سکوت میکند،طبیعی است که زن توهمات ناراحت کننده ای به ذهن خود رسوخ دهد.

فرستنده:اعظم شریف کاظمی :


 سلام؛ من دوست دارم جوونارو بیشتر باامام زمان و جامعه ی مهدویت آشناکنیم

فرستنده:سید شعبانعلی میرغیاثی


 سلفي گري؛از«طالقان» ايران تا «يوتا»ي آمريکا ويژه‌نامه - ويژه نامه نوروزي 92 - مورخ چهارشنبه 1391/12/23 شماره انتشار 18364 نويسنده: عليرضا رضاخواه << >> برخلاف تصور مرسوم سلفي گري "به معناي بازگشت به گذشته "، اين امر به گرايش افراطي ميان اهل سنت در دين مبين اسلام محدود نمي شود. در جهان امروز دين‌داراني که خواستار بازگشت به دوران طلايي گذشته شان باشند هم ميان مسلمانان بسيارند و هم يهوديان و هم مسيحيان. آن ها گروه تشکيل مي دهند، همراهي با عقل امروزي و دنياي جديد را بي ديني مي نامند و سعي مي کنند دين داران را به دين راستين ( به تعبير خودشان) بازگردانند. پيوريتن هاي مسيحي، يهوديان ارتدوکس و حتي جنبش هاي اجتماعي و فکري دوره رنسانس همگي موفقيت را در احياي عصر قديم و بازگشت به دوران طلايي گذشته معني مي کردند. افراطي ترين تفسير از اين ايده تجدد ستيزانه در جوامع امروزي به شکل ايجاد جماعت هاي مذهبي خاص و دوري از زندگي مدرن تبلور يافته است. در اين مقاله تلاش مي شود تا نمونه هايي از گرايش هاي سلفي گونه در اديان و مذاهب مختلف ارائه شود. اهل توقف طالقان در منطقه« پردسر» واقع در شرق شهر طالقان مرکز بخش طالقان در شهرستان ساوجبلاغ واقع در غرب استان تهران ، روستايي در کنار رودخانه شاهرود شکل گرفته، که ميان اهالي طالقان به «ترک آباد»، «فانوس آباد»، «کوي منتظران» و «روستاي ايستا» مشهور است. گذراندن شب در روشنايي فانوس و استفاده نکردن از برق، ترک زبان بودن، تأکيد فراوان بر مقوله انتظار و توقف بر شيوه زندگي ۲۰۰ سال پيش، علل اين نام گذاري هاي محلي است. آن ها از هر گونه مظاهر فناوري و تمدن جديد دوري مي‌کنند و همين عزلت گزيني و انتخاب زندگي رهباني، هاله اي از شايعات و سخنان عجيب را اطراف آنان شکل داده است تا آن جا که اهالي بومي طالقان، گاه آنان را اسماعيلي مذهب و زماني دراويش تارک دنيا و منتظر امام مهدي(عج) مي دانند. در اصل اين طايفه از پيروان ميرزا صادق مجتهد تبريزي (1274-1351ق) فقيه مشهور دوره مشروطيت هستند که با الهام از آراي تجددستيز او چنين زندگي عجيبي را در زمانه تسلط مدرنيته سامان داده اند. آنان جمعي از شيعيان اثني عشري هستند که بر تقليد از يک فقيه سنتي باقي مانده اند و شايد به همين دليل عنوان «اهل توقف» نام مناسبي بر آنان باشد. ميرزا صادق مجتهد تبريزي از آن فقيهاني است که در هر دو حيطه نظر و عمل بر طرد مطلق انديشه تجدد و دستاوردهايش فراوان تأکيد مي کرد و تا پايان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژيک و امور جديد و مدرن فتوا مي داد. از ديدگاه ميرزا صادق، حکومت که قانون گذار و مجري قانون است از آن خداوند است و سپس رسول او، آن گاه به ۱۲ امام منصوص و منصوب انتقال يافته است. در عصر غيبت کبري (از سال 329ق تاکنون به ويژه دوره مشروطيت) حکومت هاي عرفي، غاصب به شمار مي روند چرا که مقام معصوم و حاکم الهي را غصب کرده اند. از ديگر سو او بر اين باور بود که نظام قانون گذاري جديد و عرفي مورد نظر مشروطيت با تمام مباني و لوازم و فلسفه اش به طور بنيادين با نظام حقوقي و فقهي شيعه در تعارض است و اولي نمي تواند از درون دومي استخراج شود. شارع در فقه، خداوند و رسول(ص) و معصومان(ع) هستند و در قوانين موضوعه، انسان و جوامع اند. او تلاش برخي از نوگرايان براي نزديکي دو ديدگاه فقهي و نظام حقوقي جديد و عرفي را در قالب نظام مشروطيت غير ممکن مي دانست. بر همين اساس ميرزا صادق از مخالفان سرسخت مشروطيت و پيامدهاي آن بود به طوري که در سال 1292 خورشيدي با برخي از علما به محمدعلي شاه (ششمين پادشاه سلسله قاجاريه) تلگرام فرستاد و لغو مشروطيت را خواست. او همچنين برخلاف حمايت برخي از حوزويان همانند شيخ فضل ا... نوري (م1327ق) از نظريه «مشروطه مشروعه»، مخالف شديد اين ديدگاه هم بود. خاستگاه اصلي اهل توقف، شهر تبريز است. پس از وفات ميرزا صادق، مقلدانش در آن شهر به يکي از شاگردان او به نام سيدحسين نجفي طباطبايي (مدفون در قبرستان مارالان تبريز) رجوع کردند. پس از مرگ او، فرزندش سيدجواد زعامت ديني اهل توقف را عهده‌دار شد. حدود ۱۳ خانوار پرجمعيت که همان هسته اوليه اهل توقف طالقان هستند با طرح شبهه در ميزان دانش فقهي سيدجواد، ناچار در سال 1366 خورشيدي با هدف جلوگيري از ايجاد تنش به منطقه اي در شهرستان تنکابن مهاجرت کردند. آن ها ۳سال بعد به علت تحمل نکردن دشواري هاي پيش آمده محيطي در روند توليد گندم، تنکابن را به مقصد طالقان ترک کردند. آن ها وجود احاديث منزلت طالقان در آخر الزمان، گرايش مذهبي اهالي، آرامش و محيط زيست سالم و طبيعي و انجام نشدن پديده اصلاحات ارضي در آبادي هاي طالقان را عمده ترين دلايل انتخاب اين منطقه براي سکونت قوم برمي شمارند. اهالي روستاي ايستا تأکيد مي کنند که سبب اصلي پرهيزشان از زندگي امروزي به علت تشبه آن به زندگي کفار و بدعت بودن آن هاست. به طور مثال تزريق خون را به کسي که براي ادامه زندگي اش به آن نيازمند است به سبب بدعت روا نمي دانند و سلامت و عمر حاصل از اين شيوه را نيز بي برکت توصيف مي کنند. به زيارت امامان شيعه نمي روند زيرا استفاده از وسايل نقليه امروزي را جايز نمي دانند. آن ها خود را مستطيع نمي دانند و به حج نمي روند چون عزيمت به حج به آن شکلي که مي خواهند، برايشان موانعي همانند گذر از مرز را در پي دارد. اوقات شرعي نماز را با شاخصه هاي خود استخراج و آغاز و پايان ماه مبارک رمضان را نيز با رويت خويش تعيين مي کنند. به روياي صادق معتقدند و در تأييد روش زندگي خود به خواب هاي معنوي استناد مي کنند. اهل توقف به شدت منتظر واقعه ظهور امام مهدي (عج) هستند و بر اين نظرند که اکنون آخر آخرالزمان است و آخرالزمان از دوره مشروطيت آغاز شده است. ايمان در نگاه آنان از جنس تعبد است. از همين منظر عقل را وظيفه ساز نمي‌دانند و وجود آن را فقط براي وظيفه شناسي ضروري مي پندارند. در اعياد و سوگواري ها نيز مراسم خاصي برگزار نمي کنند. هيچ کس تاکنون زنان و دختران آنان را نديده است. فرزندانشان پس از رسيدن به سن تکليف مختارند که با آنان زندگي کنند يا به شهر تبريز بازگردند. هيچ گونه فعاليت سياسي و اجتماعي نداشته و باورهاي خود را تبليغ نمي کنند. کم عيب ترين حکومت دوره غيبت کبري را تا حدودي سلسله قاجاريه مي دانند، بر همين مبنا برخي از آنان تلاش مي کنند که نسب خود را به قاجاريه برسانند. رويدادهاي تاريخي سقيفه بني ساعده (واقعه انتخاب جانشين پيامبر اکرم (ص) در سال يازدهم هجري قمري)، جنبش مشروطه‌خواهي ايرانيان و انقلاب کبير فرانسه در قرن هجدهم ميلادي را نقطه عطف رواج بي ديني و انحراف عقيدتي مي پندارند. براي خريد احتياجات خود همانند پارچه، برخي ميوه‌ها مانند خرما، ميخ و مقدار بسيار کمي آهن، شيشه و مانند اين ها به شهر طالقان مي‌روند و خودشان آهنگري و نجاري دارند. چندان مالکيتي براي اموالشان در ميان خود نمي بينند و بر سر اموال، با کسي نزاع نمي‌کنند و اگر کسي در دارايي آنان تصرف کند، با او درگير نمي‌شوند و از مال خود چشم پوشي مي کنند. کساني را در آن دهکده مي توان سراغ گرفت که تنها 2 يا 3 بار به بيرون از محل سکونتشان رفته اند. امرار معاش آن ها از فروش املاک موروثي‌شان در شهر تبريز و فروش گاو و گوسفند صورت مي‌گيرد. اهل توقف افراد غير از خود را «اهل بيرون» مي نامند. در بخشي از زمين هاي آن روستا، کشاورزي و دامپروري کاملا" سنتي انجام مي پذيرد. پرورش گاو، گوسفند، طيور (مرغ و خروس)، اسب و قاطر از ديگر فعاليت هاي آنان به شمار مي رود. از اسب و قاطر براي تردد استفاده مي کنند. چندين بار ديده شده است که در تردد و انجام امور کشاورزي از اتومبيل، بولدوزر، لودر و تراکتور استفاده کرده اند. آن ها در توجيه اين گونه رفتارهاي خلاف عادت مي گويند: «به هنگام اضطرار ناچار از صنعت و ابزار جديد استفاده مي کنيم.» غذاي اين قوم، محلي و طبيعي بوده و مطابق حلال و حرام فقه شيعه است. خوراکي را که خاستگاه و چگونگي توليدش را ندانند، مصرف نمي کنند و از تناول گندم و ميوه هايي که با کود شيميايي و سموم دفع آفات به عمل آمده باشد، به شدت پرهيز مي کنند. فراوان از لبنيات توليدي خودشان استفاده مي‌کنند. گوشت کم مي خورند آن هم از گوشت حيوانات نر حلال گوشت. از ميهمانان خود با چاي پذيرايي مي کنند اما خود نمي نوشند. مردان در آن جا علاوه بر شلوار نخي يا پشمي دست باف، پيراهن بلندي بر تن مي کنند که تا زانو را مي پوشاند و اغلب کلاهي پشمينه بر سر دارند. اهالي روستاي ايستا شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعيت ايران به شمار نمي روند و از امکانات رفاهي جديد مانند آب لوله کشي، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، راديو و تلويزيون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و يارانه و ... استفاده نمي کنند. کودکان آن روستا براي علم‌آموزي به مدارس طالقان نمي روند بلکه به سبک سنتي و مکتب خانه اي با فراگيري دروسي همانند واجبات و محرمات فقهي، خوشنويسي و اصول عقايد، باسواد مي شوند. در مجموع 18 تا 20 جلد کتاب در روستاي ايستا موجود است که رساله عمليه ميرزا صادق مجتهد تبريزي (چاپ سنگي سال 1323ق) و کتاب خطي سيدحسين نجفي طباطبايي از آن جمله است. ساعت مچي و ديواري در محل زندگي اهل توقف وجود ندارد. سيمان و آهن در معماري خانه ها به کار نرفته و درها همه چوبي هستند. به دو زبان ترکي و فارسي سخن مي گويند. به مرزهاي جغرافيايي بين کشورها و شهرها اعتقادي ندارند و جهان در ذهن آنان بدون مرز است. هيچ زني را به محدوده روستاي خود راه نمي‌دهند و از گفت و گو با آنان به شدت پرهيز مي کنند. بيماري‌هاي خود را با روش هاي سنتي درمان مي کنند و به پزشک مراجعه نمي کنند مگر در حالت اضطرار. هيچ گونه نزاع و جرمي تاکنون از آنان گزارش نشده است. دو دليل فقهي «حرمت تغيير در آفرينش خداوند» و «حرمت تشبه به کفار و بيگانگان» به شدت مورد تأکيد آنان است. توجه به آباداني و توسعه دنيا را تا آن جا مجاز مي دانند که در خدمت بندگي و تعالي انسان باشد. به اعتقاد آنان حضرت مهدي (عج) به هنگام ظهور، از سازوکارهاي تمدن جديد استفاده نخواهد کرد و با ظهور آن حضرت و استقرار حاکميت صالحان، نشاني از اين نوع تمدن نخواهد بود.

فرستنده:صابري جليل


 ده روش براي داشتن شکم صاف 1 – پياده روي و يا دويدن آهسته حداقل 30 دقيقه در روز ، 3 بار در هفته جهت بالا بردن متابوليسم بدن و سوزاندن چربي هاي اضافه 2 – مصرف مواد قندي را محدود کنيد . شکر و نوشابه هاي گازدار حاوي کالري هاي اضافه و بدون هيچ گونه مواد غذائي و فيبر هستند در نتيجه مصرف آنها منجر به تجمع سريع چربي در بدن ميشود . 3 – انجام ورزش با کمک ويدئوهاي ورزشي حداقل 2 تا 3 بار در هفته . با انجام اين ورزش ها تمام بدن شما فعاليت مي کند بخصوص با تمرکز روي قسمت مياني بدن و کمر و نيز انعطاف پذيري شما بيشتر مي شود . 4 – مصرف فيبرهاي غذائي خود را بالا برده و از مصرف کربوهيدرات هاي بد نظير نان سفيد ، برنج سفيد ، ماکاروني و سيب زميني را محدود کرده و در صورت امکان از نان سبوس دار ، برنج قهوه اي ، ماکاروني سبوس دار استفاده کنيد . مصرف ميوه و سبزيجات سبزرنگ را جهت بالا بردن مصرف فيبر فراموش نکنيد . 5 – اجتناب از مصرف شير پرچرب . به جاي آن از شير رژيمي ( بدون چربي ) استفاده کنيد . 6 – ورزش دراز و نشست حداقل 3 بار در هفته براي تقويت قدرت عضلات شکم بسيار مفيد است . آن را به صورت 4 جلسه در روز( هر جلسه شامل 20 تا 25 بار دراز و نشست ) با استراحت 90 ثانيه بين جلسات انجام دهيد . 7 – آب فراوان حدود 6 تا 8 ليوان در روز بنوشيد. اين کار نه تنها احساس سيري به شما مي دهد بلکه به هاضمه شما نيز کمک مي کند . 8 – حداقل 3 ساعت قبل از خواب ار غذا خوردن دست بکشيد . اگر در اين مدت تمايل زيادي به خوردن چيزي احساس کرديد ، يک تکه کوچک ميوه ميل کنيد . 9 – سعي کنيد تا به جاي صرف يک وعده غذاي حجيم ، غذا را در دفعات مکرر و با حجم کم ميل کنيد تا علاوه بر کاهش گاز و نفخ روده هاي شما سبب بالا بردن متابوليسم بدن شما نيز مي شود . 10 – هراز چند وقت رژيم غذائي سالم داشتن ، يک استراحت به خود دهيد تا بتوانيد اين رژيم را به مدت طولاني ادامه دهيد .

فرستنده:صابري جليل


  چرا ما ايراني ها اينقدر بد رانندگي مي کنيم ؟ يکي از پديده هاي رايج در تمامي شهرهاي بزرگ به خصوص پايتخت، رانندگي و رويه عمومي افرادي است که هدايت وسيله نقليه را برعهده دارند. اين موضوع که از آن به فرهنگ رانندگي تعبير مي شود، بسته به شرايط هر شهر و ساکنان آن متفاوت است. در تهران، فرهنگ رانندگي تبديل به نوعي رقابت، خشونت و انجام رفتارهاي غيرعادي شده است و اين موضوع به تصادف هاي مرگبار دامن مي زند. بر اساس آمار، در سال 1391 از ابتداي فروردين تا ابتداي دي ماه 14 هزار و 126 نفربه خاطر تصادف رانندگي جان باخته اند. اين رقم، از مرگ 51 ايراني در هر 24 ساعت حکايت مي کند. اين تعداد مرگ که طي امسال بر اثر تصادف رانندگي به وجود آمده، در مسيرهاي مختلفي صورت گرفته است. به اين ترتيب که 8718 نفر در جاده ها و اتوبان هاي برون شهري،3937 نفر در خيابان هاي داخل شهر،‌ ‌1397 نفر در جاده هاي روستايي و 74 نفردر ديگر مسيرها جان خود را از دست داده اند. در اين بين، در استان تهران 1102 نفر به خاطر تصادف هاي رانندگي فوت کرده اند. آمار‌ها نشان مي‌دهد حدود 90 درصد تصادف‌هايي که صورت مي گيرد، با خصوصيات اخلاقي و رفتاري راننده ها ارتباط مستقيم دارد. به عبارت ديگر، افکار و اخلاقي که راننده ها در زندگي دارند، روي رانندگي آنها تاثير مي گذارد و همين ويژگي هايي رفتاري عامل بسيار مهم و تعيين کننده اي براي وقوع تصادف است. آمارها بيانگر اين است که جدا از آسيب هاي جاني و مالي که به خاطر تصادف¬ها به راننده ها و خودروهاي آنها وارد مي شود، دست کم 1500 نفر در سال به خاطر درگيري هاي ناشي از خشونت در رانندگي آسيب مي بينند. موضوع اصلي اين است که رانندگان در برخي مواقع، به جاي اينکه در زمينه راندن و هدايت خودرويي تلاش کنند که پشت فرمان آن نشسته اند، به دنبال کارهاي ديگري هستند که بخشي از اين کارها خشونت محسوب مي شود. - حرکات مارپيچي خطرناک و پشت سر هم. - سبقت گرفتن از سمت راست با سرعت زياد و فاصله اندک با ساير خودروها. - بوق زدن¬هاي بيش از اندازه و بي دليل. - فرياد زدن، استفاده از کلمات توهين آميز و تهديد راننده هاي ديگر با حرکت سر يا دست. - مسابقه دادن با ديگر خودروها با هدف خودنمايي. - حرکت با سرعت بسيار آرام جلوي خودروهاي ديگر به منظور آزار دادن. - نگهداشتن خودرو در محل نامناسب و درگيري فيزيکي با ديگر راننده ها. - تغيير جهت ناگهاني خودرو بدون استفاده از راهنما يا رعايت حق تقدم. - چراغ زدن يا بوق زدن به منظور اعتراض يا آزار ديگر راننده ها. - تلاش براي ترساندن و منحرف کردن ديگر خودروها. - ترمز کردن ناگهاني، بي دليل و بدون علامت دادن. البته مي توان به اين فهرست کارهاي ديگري نيز اضافه کرد. برخي از کارشناسان تعداد رفتارهاي خشونت آميز در رانندگي را بيش از 38 مورد دانسته اند. براي نمونه، اگر راننده اي هنگام سبقت گرفتن بيش از اندازه چراغ بزند و باعث ترس يا احساس ناخوشايند در راننده جلويي شود، مصداق خشونت در رانندگي است. ولي آنچه در بالا آمد، بخشي از عمده ترين حرکاتي است که مصداق خشونت در رانندگي محسوب مي شود. نکته اين است که چه عامل يا عواملي موجب مي شود که يک راننده دست به خشونت بزند. در نظر داشته باشيم در تهران هزاران خودرو در حال حرکت هستند و اگر اين خودروها در بهترين شرايط نيز حرکت کنند، باز هم احتمال به وجود آمدن تصادف يا اتفاق هاي مشابه زياد است. چه برسد به اينکه رانندگان به عمد دست به خشونت نيز بزنند. بنابراين ضروري به نظر مي رسد که عوامل ايجاد کننده خشونت شناسايي شوند. به طور کلي عوامل محيطي و رواني را به عنوان دو عامل اصلي ايجادکننده خشونت مورد توجه قرار مي دهند.ترافيک سنگين يا طولاني و آزاردهنده، وضعيت آب و هوا به خصوص هواي گرم و شرجي، آلودگي هاي شديد صوتي يا محيطي، شتاب در رسيدن به مقصد، تصور ناشناس بودن هنگام رانندگي و مخفي ماندن رفتارهاي غيرعادي از ديد آشنايان، همچنين احترام نگذاشتن به حق ديگران و رعايت قانون به عنوان دستورالعملي عمومي و لازم براي اجرا توسط تمامي افراد جامعه را جزو اصلي ترين عوامل محيطي بروز خشونت هنگام رانندگي به حساب مي آورند. در کنار اين مسايل، عوامل رواني يا مسايل خلقي راننده ها هنگام رانندگي نيز مي تواند به خشونت بينجامد. خشمگين بودن، ترس از مسايل واقعي يا غيرواقعي، برخورداري از اضطراب هاي ناشي از مشکلات رواني،احساس ناکامي در زندگي، خواب آلودگي به خاطر خستگي يا استفاده از داروهاي مختلف، درد شديد در اندام مختلف بدن و استفاده از مواد مخدر يا الکل که مغز را تحت تاثير قرار مي دهد، مي توانند روان فرد را از حالت تعادل خارج کنند و باعث ايجاد خشونت در رانندگي شود. گاهي مشکلات روحي و رواني جلوه هاي ديگري پيدا مي کنند و به خشونت منجر مي شوند. يعني افراد با انگيزه هاي ديگري دست به کارهاي خطرناک مي زنند و در نهايت خشونت در رانندگي را مرتکب مي شوند. حرکات نمايشي و مارپيچ به انگيزه خودنمايي و ارضاي عقده خودکم بيني، مبتلا بودن به بيماري هاي رواني حاد، احساس تبعيض نسبت به رانندگان پير، بسيار جوان يا خانم¬ها، گرفتار خودشيفتگي يا عقده خود بزرگ بيني بودن و ناديده گرفتن حق تقدم ديگران، احساس برتري به خاطر برخورداري از خودروي گرانقيمت يا رفتارهاي خطرناک خودروهاي ارزان قيمت در برابر خودروهاي گرانقيمت به انگيزه دهن کجي به رانندگان آنها وانتقام جويي از رانندگان برخوردار از رفتارهاي غيرعادي بخشي از انگيزه هاي اعمال رفتارهاي خشونت آميز است. برخي از رانندگان نيز وقتي پشت فرمان خودروي خود مي نشينند، رعايت حق تقدم عبورشان از سوي ديگر رانندگان را بخشي از حريم خصوصي خود مي دانند و در صورتي که راننده اي اين حق را زير پا بگذارد، از خود رفتارهاي تلافي جويانه و خشونت آميز بروز مي دهند. در اصل، رانندگاني که رفتارهاي خشونت آميز دارند، به دو دسته کلي از نظر انگيزه تقسيم مي شوند. افرادي که خودشان خشونت گرا هستند و افرادي که تحت تاثير اين نوع رفتار قرار مي گيرند و واکنش مشابه بروز مي دهند. قانون با تعيين جريمه هاي مختلف تلاش مي کند تا در برابر خشونت گرايان واکنش نشان دهد. اما فقط تعداد اندکي از اين افراد توسط نيروهاي پليس راهنمايي و رانندگي شناسايي و جريمه مي شوند. در بسياري از موارد به خاطر متعدد بودن اين رفتارها و محدود بودن نيروهاي پليس امکان برخورد با همه مجرمان ميسر نيست، ولي در صورتي که چند نکته ضروري هنگام دادن گواهينامه يا تمديد آن از سوي راهنمايي و رانندگي صورت بگيرد، مي تواند از حضور بسياري از اين دست رانندگان در جامعه جلوگيري کند. گرفتن تست سلامت روان يا بررسي هاي مشابه که مي تواند به شناسايي وضعيت رواني افراد منجر شود، يکي از راه هاي موثري است که جلوي بروز بسياري از رفتارهاي عادي يا خشونت آميز رانندگان را مي گيرد. راننده اي که به خاطر انجام يک عمل خشونت آميز جريمه مي شود، پيامدهاي اين اتفاق بايد به اندازه اي برايش سنگين باشد که امکان تکرار آن را نداشته باشد. متاسفانه حتي ساده ترين بررسي هاي روانشناختي هنگام دادن گواهينامه انجام نمي شود و بسيار ديده شده است افرادي که از مشکلات رواني حادي برخوردارند، به خاطر اينکه نيازي به ارايه گواهي سلامت روان ندارند يا حتي از سوي راهنمايي رانندگي بررسي در خصوص سابقه مشکلات رواني افراد صورت نمي گيرد، گواهينامه به آساني در اختيار افرادي قرار مي گيرد که به مفهوم واقعي کلمه بيمار هستند! نکته ديگر اينکه،برخي از رانندگان از شيشه‌هاي تيره غيراستاندارد، کاهش غيراستاندارد ارتفاع خودرو، به کارگيري چراغ‌ها يا لامپ هاي بيش از اندازه پرنور ونامناسب،افزايش توان موتور، استفاده از بوق هاي بد صدا و بسيار آزاردهنده يا نصب سيستم هاي صوتي با صداي بسيار زياد و استفاده از موسيقي هاي محرک معمولا" از سوي رانندگاني انجام مي شود که هنگام هدايت خودروي خود رفتارهاي غيرعادي و جلب توجه کننده نشان مي دهند. به عبارت بهتر، راننده اي که خودرو خود را به شکلي غيرعادي و براي جلب توجه ديگران مي آرايد يا از امکانات فني غيرمجاز بهره مي برد، بدون شک هنگام رانندگي نيز رفتارش عادي نخواهد بود. در اين گونه موارد، معمولا" پليس به جريمه شخص مورد نظر بسنده مي کند يا هنگام گرفتن معاينه فني برخي از رانندگان اين خودروها دچار مشکلاتي مي شوند، اما از نظر رواني هيچ بررسي روي اين افراد صورت نمي گيرد! پايان سخن آنکه، رانندگي فعاليتي دشوار و پيچيده است که به توانايي جسمي و رواني زيادي نياز دارد. در کشور ما در خصوص برخورداري راننده از توانايي هاي جسمي سختگيري مي شود، اما همين دقت نظر در مورد توانايي هاي رواني افراد اعمال نمي شود و مشکلات زيادي براي جامعه به وجود مي آورد. دكتر عليرضا اسماعيلي - مدير گروه ترافيک دانشگاه علوم انتظامي و عضو مركز پيشگيري از سوانح دانشگاه شهيد بهشتي.

[31 32 33 34 35 36 37 38 39 40]  [< previous]  [Next >]