نظرات ارسالی
|
فرستنده:صابري جليل
|
کثيف ترين وسيله خانه تان چيست؟
متخصصان ميکروبيولوژي در دانشگاه آريزوناي آمريکا در يک مطالعه دريافتند آلوده ترين وسيله داخل خانه اسفنج آشپزخانه است. به گزارش نيو نيوز ،اسفنج آشپزخانه که براي شست و شو و تميز کردن سطوح و ظروف استفاده مي شود حتي از صندلي توالت فرنگي خانه هم کثيف تر است. گفتني است، متوسط حجم باکتري ها که از طريق مدفوع منتقل ميشوند روي سطح پيشخوان آشپزخانه 200 برابر بيش تر از صندلي توالت است.
اسفنج ها باکتري ها را در خود ذخيره مي کنند و باعث رشد باکتري هاي آلوده ميشوند. حاکيست: عده زيادي از افراد فکر مي کنند آشپزخانه تميزترين مکان خانه است و متخصصان توصيه مي کنند براي تميز کردن سطوح آشپزخانه از پارچه هاي يک بار مصرف و محلول هاي شست شوي ضد باکتري استفاده کنيد و بايد هر دو هفته يک بار اسفنج آشپزخانه را با اسفنج نو جايگزين کرد و اسفنج آلوده را از محيط آشپزخانه دور کرد.
|
فرستنده:صابري جليل
|
كارگرى كه اهالى يكى از روستاهاى قزوين بود به تهران رفته تا با فعاليت و دسترنج خود قوت و پولى تهيه كند و به ده خود برگشته و با زن و بچه خود براى امرار معاش از آن پول استفاده نمايد، پس از كار كردن مدتى، پول خوبى به دستش آمد و عازم ده خود گرديد.
يك مرد تبهكارى از جريان اين كارگر ساده مطلع مى شود و تصميم مى گيرد كه دنبال او رفته و به هر قيمتى كه هست پول او را بدزدد و تصاحب نمايد كارگر سوار اتومبيل شده و با خوشحالى عازم ده شد، غافل از اينكه مردى بد طينت در كمين اوست. بعد از آنكه به ده رسيد و به خانه خود نزد زن و بچه اش رفت ، آن دزد خائن، شبانه به پشت بام مى رود و از سوراخى كه پشت بام گنبدى شكل خانه هاى آن ده معمولا داشته و اطاق آنها نيز داراى چنين سوراخى بود، كاملا متوجه آن كارگر مى شود، در اين ميان مى بيند كه وى پول را زير گليم مى گذارد.
از آنجائى كه شيطان استاد است به پيرو خود ((دزد)) چنين ياد مى دهد، وقتى كه آنها خوابيدند، بچه شيرخوار آنها را به حياط برده و بيدار كن و به گريه اش بينداز از صداى گريه او پدر و مادر بيرون مى آيند، در همان موقع با شتاب خود را به پول برسان و حتما به نتيجه مى رسى.
پدر و مادر مى خوابند، نيمه هاى شب، دزد، آرام آرام وارد اطاق شده بچه شيرخوار را به انتهاى حياطى كه وسيع بود آورده و به گريه مى اندازد و در همانجا بچه را مى گذارد و خودش را پنهان مى نمايد.
از گريه بچه، پدر و مادر بيدار مى شوند و از اين پيشامد عجيب، وحشت زده و ناراحت با شتاب به سوى بچه مى دوند، در همين وقت، دزد خود را سر پول رسانده، همينكه دستش به پول مى رسد، زلزله مهيب سرسام آور به قزوين رسيده، همان اطاق به روى آن خبيث خراب مى شود و او در ميان خروارها خاك و آوار در حالى كه پول را بدست گرفته، به جهنم واصل مى شود.
اهل خانه نجات پيدا مى كنند ولى از اين جريان اطلاع ندارند و گاهى با خود مى گويند: دست غيبى ما را نجات داد.
پس از چند روزى كه خاك ها را به اين طرف و آن طرف ريختند تا اثاثيه خانه و پول معهود را بدست بياورند ناگاه چشمشان به لاشه آن خيانتكار كه پول ها را به دست گرفته مى افتد و از سر مطلب واقف مى گردند.
خمير مايه استاد شيشه گر، سنگ است عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد |
فرستنده:صابري .احمد
|
مردی جیره غذایی الاغ خود را نصف کرد , دید الاغ باز هم مثل گذشته کار می کند! باز هم نصف
کرد و الاغ باز هم کار کرد !! مرد
به طمع افتاد و جیره را* قطع کرد الاغ سرش * را پایین انداخت و *بعدازیک هفته * مُرد!
صاحب خر , عزادار خر خود بود و به شدت زاری میکرد * وقتی دوستان دلداری اش دادند ، در جواب گفت:
دلم میسوزد که تازه عادت کرده بود چیزی نخورد و کار کند !!!
|
فرستنده:صابري .احمد
|
مردی جیره غذایی الاغ خود را نصف کرد دید الاغ باز هم مثل گذشته کار می کند! باز هم نصف
کرد و الاغ باز هم کار کرد !! مرد
به طمع افتاد و جیره را* قطع کرد الاغ سرش * را پایین انداخت و *بعدازیک هفته * مُرد!
صاحب خر, عزادار خر خود بود و به شدت زاری میکرد . وقتی دوستان دلداری اش دادند ، در جواب گفت:
دلم میسوزد که تازه عادت کرده بود چیزی نخورد و کار کند !!!
|
فرستنده:مهدی:
|
ممنون از سایت خوبتون متشکرم ازتون |
فرستنده:ص .ا
|
انایی گفت : پس از آنکه با جنگ درآمیختی، کشته می شوی، خواهی کشت، اما اگر حرمتی برای خود قائل باشی، حرمت دشمنت را نیز از یاد نخواهی برد. |
فرستنده:صابري .احمد
|
توجه توجه توجه حتما اين مطلب را بخوانيد وبه ديگران هم بگوئيد ################## اگر کسي در حالت سکته قرار گرفت قبل از حمل به بيمارستان، با سوزني تميز سر 10 انگشت او را زخمي کنيد تا دو قطره خون بيايد و از لخته در مغز جلوگيري شود
توصيه هاي يک پروفسور چيني:
متحير کننده است. توصيه هاي بسيار خوبي هستند . چند دقيقه صرف مطالعه آن بکنيد هرگز تصور نمي کنيد که ممکن است زندگي يک نفر بستگي به شما داشته باشد.
پدر من بر اثر سکته فلج شد و سپس مرد. کاش من چيزي در باره اين نوع کمک هاي اوليه مي دانستم . هنگامي که حمله صورت مي گيرد مويرگها به تدريج در مغز پاره مي شوند.
هنگامي که سکته اتفاق مي افتد، آرامش خود را حفظ کنيد. مهم نيست قرباني کجاست . او را حرکت ندهيد چون مويرگهايش پاره خواهند شد. براي جلوگيري از سقوط قرباني ، کمکش کنيد تا بنشيند
1- سوزن يا سنجاق را روي آتش استريل کنيد بعد با آن سر هر 10 انگشت مريض را خراش دهيد.
2- اين طب سوزني نيست فقط يک خراش يک ميلي متري است روي سر انگشتان.
3- خراش بدهيد تا خون خارج شود.
4- اگر خون خارج نشد، با انگشت خودتان سر انگشت مريض را فشار دهيد.
5- وقتي از هر 10 انگشت خون خارج شد چند دقيقه صبر کنيد تا بيمار هشياري خود را باز يابد.
6- اگر دهان قرباني کج شد لاله گوشهايش را آنقدر بکشيد تا سرخ شوند.
7- بعد هر لاله گوش را دو بار بخراشيد تا از هر کدام دو قطره خون خارج شود.
بعد از چند دقيقه قرباني بايد هشياري خود را بدست بياورد. منتظر بمانيد تا بيمار دوباره وضعيت طبيعي خود را بدون هر گونه علامت غير عادي به دست بياورد. سپس او را به بيمارستان برسانيد. حرکت سريع آمبولانس در راه بيمارستان و افتادن در دست اندازها با عث پارگي مويرگها مي شود.
من در باره نجات زندگي با حجامت از يک دکتر سنتي چيني به نام "ها بو تينگ" که در سون جيوک زندگي مي کند آموختم. به علاوه من در اين زمينه تجربه عملي دارم. پس مي توانم بگويم که اين روش صد در صد موثر است.
در سال 1979 من در کالج "فور گاپ " در " تاي چونگ" تدريس مي کردم . يک روز بعد از ظهر مشغول تدريس بودم که ناگهان يک معلم ديگر نفس نفس زنان وارد کلاس شد و گفت : " خانم ليو عجله کن بيا ، سوپروايزر ما سکته کرده است." من فورا به طبقه سوم رفتم و ديدم آقاي "چن فو تي ين" سوپروايزر ما همه علائم سکته را دارد: رنگ پريدگي، اختلال در تکلم و کج شدن دهان.
فوراً ا ز يکي از دانشجويان خواستم تا از داروخانه بيرون مدرسه يک سرنگ بخرد تا با آن سر انگشتان آقاي چن را خراش بدهم. وقتي ازهمه ده انگشتش قطرات خون ( اندازه يک نخود) خارج شد، رنگ به چهره آقاي چن و روح به چشمانش بازگشت . ولي دهانش هنوز کج مانده بود. پس گوشهايش را کشيدم تا پر ا ز خون شدند وقتي کاملا سرخ شدند، لاله گوش راستش را دو بارخراش دادم تا دو قطره خون خارج شود. وقتي از هرلاله گوشش دو قطره خون خارج شد ، يک معجزه رخ داد. در عرض 3-5 دقيقه شکل دهانش به حالت طبيعي خود برگشت و تکلمش هم روان و واضح شد. او را گذاشتيم تا يک مدت استراحت کند و يک فنجان چاي داغ هم داديم بعد کمکش کرديم تا از پله ها پايين برود. او را به بيمارستان "ويوا" رسانديم. يک شب در بيمارستان بستري شد و روز بعد براي تدريس به مدرسه بازگشت . همه چيز به حالت نرمال در آمد.
به طور معمول قربانيان سکته از پارگي جبران ناپذير مويرگها در راه بيمارستان رنج مي برند. در نتيجه اين گونه بيماران هرگز بهبود نمي يابند .
بنابراين ، سکته دومين علت مرگ است. اگر کسي خوش شانس باشد، زنده مي ماند ولي ممکن است تا آخر عمر فلج بماند. اين اتفاق وحشتناکي است که در زندگي مي تواند رخ دهد.
اگر همه ما اين روش را به خاطر داشته باشيم و به سرعت پروسه نجات زندگي را شروع کنيم قربانيان دوباره احيا شده و صد در صد حالت عادي خود را به دست خواهند آورد.
|
فرستنده:صابري .احمد
|
چه چیزهایی باعث ایجاد شادی در زندگی روزمره میشوند؟ پیشنهادهای آقای گیلبرت اینهاست: مدیتیشن، ورزش، خواب کافی و نوعدوستی. کمک به دیگران اثر شگفتانگیزی بر احساس شادی دارد. آقای گیلبرت ضمنا پیشنهاد میدهد که هفتهای دو بار سه چیزی را که بهخاطر آنها به خودتان مباهات میکنید، جایی بنویسید و برای کس دیگری هم تعریف کنید چرا اینها افتخارات شما هستند! |
فرستنده:مهدی
|
با سلام منون از سایت خوبتون |
فرستنده:صابري جليل
|
اين هفت دستور براى خوشبختى خانواده را حتما" مطالعه کن!!!!!!!
يک) همسر کامل وجود ندارد! همسرتان را همانگونه که هست بپذيريد.
"من ممکن است کارهاى احمقانه زيادى در زندگى بکنم ولى هرگز به خاطر عشق ازدواج نمىکنم!" اين سخن را ديسرائيلى وزير مشهور انگلستان گفته است. ديسرائيلى همين کار را هم کرد يعنى در سن 35 سالگى از زن ثروتمندى که 15 سال از خودش بزرگتر بود خواستگارى کرد. زن مىدانست که ديسرائيلى فقط به خاطر پول با او ازدواج مىکند و به خود او علاقه ندارد به همين خاطر يک سال مهلت خواست که در رفتار و اخلاق ديسرائيلى تحقيق کند و پس از پايان مهلت، ازدواج با او را پذيرفت. اين ازدواج، بسيار عادى و يک نوع تجارت محسوب مىشود. اينطور نيست؟ ولى يکى از موفقترين و شيرين ترين ازدواجهايى است که در دفتر ازدواج ثبت شده است. بيوه پولدارى که ديسرائيلى به همسرى گرفت نه جوان بود، نه زيبا و نه مشهور و نه تحصيلکرده ولى هنرى داشت که شرط بزرگ ادامه زندگى است. او به خوبى مى دانست که چگونه بايد شوهرش را اداره کند.
او هيچگاه کوشش نمىکرد که خود را در هوش و قدرت به پايه ديسرائيلى برساند. هرکارى که ديسرائيلى در پيش مىگرفت و هر قدمى که در سياست برمىداشت زنش هرگز شکستى براى او تصور نمىکرد. ديسرائيلى فوقالعاده به اين زن علاقهمند بود و هر شب با عجله به خانه مىآمد تا اخبار و ماجراهاى آن روز را براى زنش تعريف کند. اگر اين زن دچار اشتباهى مىشد، ديسرائيلى او را نکوهش و سرزنش نمىکرد و هرگز کلامى رنجشآميز نمىگفت. اگر کسى در حضور او به زنش اهانت مىکرد بىاختيار از جا بلند مىشد و با عشق خالصانه از او دفاع مىکرد. او مىدانست زنها خواستار ازدواج و زندگى با مردى هستند که مايل و قادر به حمايت از آنان باشد. اين زن اگرچه کامل نبود ولى اين هنر را داشت که طى 30 سال زندگى همواره از تعريف و ستودن همسرش خسته نشود به همين خاطر بود که ديسرائيلى به او گفت: "در طى اين 30 سال که با تو ازدواج کردم لحظهاى از معاشرت با تو خسته نشدم."
ديسرائيلى با شوخى به زنش مىگفت: "من فقط به خاطر پول با تو ازدواج کردم." و زنش پاسخ مى داد: "ولى اگر الان مى خواستى با من ازدواج کنى فقط به خاطر عشق ازدواج مىکردى" و ديسرائيلى هم حرف او را تاييد مىکرد.
زن ديسرائيلى زن کاملى نبود ولى ديسرائيلى به اندازه کافى عاقل بود که همسرش را به همان شکل که هست بپذيرد.
همه مردان از همسر خود انتظار حرف شنوى و اطاعت دارند.اگر زن اين انتظار شوهر خود را برآورده کند مرد هم خود را ملزم به پذيرش نظرات همسرش مىکند.گرچه عجيب است ولى واقعيت اين است که اگر زن مىخواهد شوهرش مطيع او باشد ابتدا بايد خود مطيع مرد باشد.کاميابى در زندگى به اين بستگى ندارد که از هر نظر همسرى کامل انتخاب کنيم بلکه به اين بستگى دارد که خود را به صورت همسرى کامل در بياوريم.
در واقع آسانترين راه براى اينکه زندگيمان روز به روز بهتر شود اين است که خود را تغيير بدهيم نه همسر خود را.به عبارت ديگر نگوييم اى کاش زندگى مابهتر از اين بود؛بلکه بخواهيم که خودمان بهتر از اين باشيم. پس اگر مىخواهيد که زندگى زناشويى سعادتمندى داشته باشيد دستور اول اين است: سعى نکنيد همسر خود را تغيير دهيد بلکه او را به همان صورت که هست بپذيريد.
دو) چشمانتان را ببنديد.
گلدستون از لايقترين نخست وزيران انگلستان بود. گلدستون و زنش 59 سال با هم زندگى کردند و علاقه و محبت آنان به هم ذرهاى کم نشد و رمز پايدارى اين علاقه فقط يک چيز بود و آن اينکه گلدستون از فرط هوش و ذکاوت پيوسته خود را از انتقاد در امور منزل و همسرش دور مىکرد.
گلدستون در عرصه سياست مردى سختگير و مدير بود ولى هرگز در خانه لب به عيبجويى و اعتراض نمىگشود.
کاترين دوم ملکه روسيه نيز همين شيوه را در پيش گرفته بود. وى فرمانرواى کشورى بسيار وسيع و صاحب اختيار جان و مال ميليونها نفر بود ولى اگر آشپزش کباب را مىسوزاند هرگز شکايتى نمىکرد و با تبسمى به نشانه چشمپوشى آن غذا را مىخورد.
"بيش از نيمى از ازدواجها در آمريکا با ناکامى و شکست مواجه مىشود و يک علت اصلى اينکه کشتى اميدها و آرزوهاى شاعرانه به صخره طلاق برخورد مىکند و مىشکند؛ همين عادت ناهنجار انتقاد و خردهگيرى زن و شوهر از همديگر است."
مردى که مىکوشد عيبهاى همسر خود را کشف کند و آن را به رخ او بکشد؛ با دست خود کانون خانوادگىاش را متلاشى مىکند؛و زنى که درصدد عيبجويى از همسر خود است و پيوسته در رفتار و کردار او با نگاه شک و ترديد و وسواس نگاه مىکند ؛ همسر خود را به خيانت وامىدارد.
همه انسانها داراى نقاط مثبت و منفى فراوانى هستند و هيچکس نيست که بىعيب و نقص باشد. انسان عاقل به جاى توجه به نقاط ضعف، استعدادها و خوبىهاى همسر خود را مىبيند و آن را آشکار و پايههاى زندگى خود را محکم مىکند.به عبارت ديگر:"قبل از ازدواج چشمانتان را باز کنيد و پس از ازدواج آن راببنديد!"
در همينجا به شما مىگوييم؛ زنان در ايام عادت (قاعدگى) بسيار حساس و زودرنج هستند. مرد بايد زن خود را در اين ايام، درک کند و با او مدارا نمايد. پژوهشگران نشان دادهاند که 50 درصد بحرانهاى زناشويى ريشه در همين نکته دارد. چنانچه مرد در اين ايام با زن خود مدارا کند؛در نزد او به عزيزترين موجود تبديل خواهد شد زيرا زن در اين دوره در حالت طبيعى خود بهسر نمىبرد. ضربان قلب، تشويش، اضطراب و دلشوره دارد و ارزيابى درستى از امور ندارد. جالب است بدانيد که در ادارات بعضى از کشورهاى اروپايى مانند آلمان ،کارمندان زنى که در دوره قاعدگى به سر مىبرند ،کارت قرمز رنگى جلوى ميز خود مىگذارند؛مراجعه کنندگان با ديدن اين کارت کارهاى ادارى خود را به کارمندان ديگر مىدهند و يا اينکه با درک شرايط روحى و روانى اين کارمند با او مدارا مىکنند.
"اگر مرد قادر باشد در دوران قاعدگى زنش، خشم خود را بخورد و به کم حوصلگى زن پاسخ ندهد اختلافات کاهش مىيابد و دوستى آنان عميقتر مىشود. اين حالت به مرد فرصت مىدهد که مردانگى و محبت خود را به زنش آشکار کند.زن اگرچه در اين هنگام در اوج تشنج عصبى است ولى هرگونه محبت و عطوفت شوهر موجب آرامش او مىشود و اين فرصت خوبى است براى شوهر تا بذر محبت را در دل همسرش بکارد."
پس اگر مىخواهيد که سعادت و شادکامى زندگى خانوادگى شما همچنان قوام و دوام يابد دستور دوم اين است: از خرده گيرى و انتقاد بپرهيزيد.
سه) چيزهايى که براى يک زن پرارزش است.
از زمانهاى بسيار قديم گل را زبان عشق مىدانستند و ادبيات فارسى ما با "گل" معطر شده است! گل، زبان عشق است. اين وسيله ابراز عشق گرانقيمت نيست و در همه جا يافت مىشود ولى مردان به طرز حيرتآورى در خريد گل و دادن آن به همسر خود سستى و غفلت مىکنند. انگار گل گياهى مضر و خاردار است يا انگار که بايد با مشقت زياد از کوه بالا بروند تا آن را بچينند!
مرد با هديه دادن گل به همسرش شش نياز از هفت نياز مهم او را برآورده مىکند که عبارتند از:نياز به درک،نياز به توجه،نياز به صميميت، نياز به اعتبار و نياز به احترام!پس چرا انتظار داريد که همسرتان در بيمارستان بسترى شود تا براى او گل ببريد؟ چرا همين امشب براى او گل نمىخريد؟ آزمايش کنيد و ببينيد که اين کار چه نتيجهاى خواهد داشت.
شما ممکن است در طول زندگى اشتباهات فراوانى بکنيد يا چيزهاى فراوانى را فراموش کنيد ولى دو چيز را هرگز فراموش نکنيد؛ اول: روز تولد همسرتان، دوم: تاريخ ازدواجتان. در اين دو روز با دادن هديهاى (هرچند کوچک) همسرتان را شاد کنيد و نشان دهيد که او را دوست داريد و به او فکر مىکنيد و رضايت او براى شما مهم است و قلب و روح شما متعلق به اوست. پيامبراسلام(ص) در اين باره مى فرمايد: "به يکديگر هديه بدهيد تا يکديگر را دوست بداريد."
هر مردى مىتواند با شاد کردن همسرش او را وادار کند تا هرچه را که مايل است انجام دهد. اگر چند کلمه تمجيد و تعارف نظير: "تو مدير خوبى در زندگى هستى" به زنتان بگوييد، او را در صف صرفه جوترين زنان جهان قرار مىدهيد.
جامعه شناسان و کارشناسان امور خانواده پس از بررسى هزاران پرونده طلاق، دريافتهاند که اختلاف بين زنان و شوهران معمولاً از مسائل بىاهميتى سرچشمه مىگيرد. گاهى همين اندازه کافى است که صبحها هنگامى که شوهر به سر کار مىرود زن دست خود را به نشان خداحافظى براى او تکان دهد تا رشته هاى الفت و دوستى بين آنها محکمتر شود. در واقع بقا و ادامه زندگى زناشويى برپايه همين مهربانى ها و بذل محبتهاى عادى و کوچک استوار است.
در هر فرصتى محبتتان را به همسرتان ابراز کنيد. براى زن هيچ چيز دلنشين تر و زيباتر از شنيدن جمله "دوستت دارم" نيست. گفتن اين جمله هزينه اى براى شما ندارد ولى تأثير جادويى بر قلب همسرتان مىگذارد. اگر يکبار در روز اين جمله را بگوييد در تمام طول آن روز اين جمله در گوش همسرتان تکرار مىشود و او را به فعاليت و تحرک و شادابى وا مىدارد.
پيامبر اسلام(ص)مى فرمايد:"بهترينِ شما کسى است که با خانوادهاش بهتر باشد" و نيز فرمودند:"آنکه با خانواده نيکو رفتار کند؛خدا بر عمرش بيفزايد "امام صادق(ع)مىفرمايد:"محبت به همسر از اخلاق پيامبران است"ونيز در حديثى ديگر مىفرمايد:"هر چه محبت انسان به همسرش بيشتر شود فضيلت و ايمانش بيشتر مىگردد"
پس چاقوى جيبى خود را بيرون بياوريد و اين سخنان را ببريد و آن را روى آيينه خانه تان بچسبانيد تا هر روز صبح که مىخواهيد مويتان را شانه کنيد؛آن را ببينيد: من فقط يک بار از راه زندگى مىگذرم پس همين امروز که زندهام هر خوبى و محبتى که مىتوانم به همنوعانم و بهويژه به خانواده ام خواهم کرد.
بنابراين اگر مى خواهيد که خوشبختى خانوادگى تان ادامه يابد، سومين دستور اين است، به محبتهاى جزئى و نکات حساس در زندگى زناشويى توجه بيشترى کنيد.
چهار) راهى سريع براى خوشبخت کردن ديگران
"اغلب مردان که در جستوجوى همسرى هستند، در پى يافتن حاکم براى خود نيستند بلکه مى خواهند با زنى ازدواج کنند که آنان را تشويق و ترغيب کند و احساس برترى را در آنان برانگيزاند." مردان هم بايد پيوسته از زحمات همسرشان به مناسبتهاى مختلف قدردانى و آنان را تشويق کنند.
داستانى است که مىگويد: "زنى روستايى پس از کار خسته کننده روزانه، در عوض غذا ظرفى پر از يونجه نزد مرد خانواده گذاشت. مرد با تعجب پرسيد اينها چيست که بر سر سفره گذاشتى؟ مگر ديوانه شدى؟ زن روستايى پاسخ داد:"من 20 سال تمام است که شبانه روز براى تو آشپزى مىکنم ولى در تمام اين مدت سخنى نشنيده ام که به من بفهماند که تو غذاى من را بيشتر دوست دارى يا يونجه را؟!"
زنان دلباخته تحسين و تشويقند و چنانچه آنها را از صميم قلب مورد ستايش قرار دهيم حاصلى که گرفته مىشود سعادت و خوشبختى است.پيوسته به همسر خود بگوييد تا چه حد در سعادت و خوشبختى شما شريک است.
هر وقت از همسرتان تشکر مى کنيد احساس بهترى به هردوى شما دست مىدهد. عادت قدرشناسى را در خود تقويت کنيد. در زندگى شکرگزار و قدردان همه چيزهاى خوبى که داريد باشيد.در باره نعمت هايتان با هم صحبت کنيد و ببيند که روز به روز نعمتهاى بيشترى به زندگى شما سرازير مىشود. اين قاعده هميشگى جهان است که "شکرِ نعمت نعمتت افزون کند"
پس اگر مى خواهيد که سعادت خانوادگى خود را همچنان حفظ نماييد چهارمين دستور اين است: صميمانه از همسر خود قدردانى کنيد.
پنج) اگر مىخواهيد در زندگى خوشبخت باشيد از اين نکته غافل نباشيد
حتماً شما هم قبول داريد که: "بعد از دقت در انتخاب همسر شايسته؛ مهمترين چيز ادب و احترامى است که بايد ميان زن و مرد باقى بماند."اى کاش ما همان ادبى را که به اشخاص بيگانه اظهار مىکنيم به همسر خود هم ابراز کنيم ، زيرا همه از زبان تند گريزان هستند.
غفلت در ادب، عشق را به نيستى مى کشاند و همگى مى دانيم که متأسفانه ما با مردم ديگر مؤدبتر از اعضاى خانواده خود هستيم. همان طور که براى کار کردن موتور ماشين، روغن لازم است در زندگى هم ادب لازم است. خوشرفتارى و احترام به همسر مى تواند بسيار بيشتر از زيبايى و ثروت، شما را خوشبخت کند.
بزرگان ما به ما توصيه مىکنند از ناراحت و غمگين کردن دوستان و آشنايان خود دورى کنيم و افکار و انديشه هاى غمانگيز خود را هيچگاه به حريم خانه و زندگى خانوادگى خود وارد نکنيم. يعنى همانگونه که وقتى به خانه مان وارد مىشويم کفشهايمان را پشت در از پا درمى آوريم؛ غم و اندوه خود را هم بيرون از منزل بگذاريم و آن را به درون خانه نبريم.
چه بسيارند افرادى که در برابر مشترى يا همکار خود هرگز با لحن بلند سخن نمىگويند ولى با زن خود با درشتى و لحن بد سخن مىگويند؛در صورتى که آسايش و خوشبختى ما به خوشبختى در زندگى خانوادگى بيشتر بستگى دارد تا موفقيت در معاملات و محيط کار.
يک مرد عادى که در محيط آرام خانواده بهسر مى برد هزاربار خوشبختتر از يک نابغه يا ثروتمندى است که در تنهايى روزگار مى گذراند.هر مردى مى تواند با محبت ، چشمان زنش را ببندد؛ و او را نابينا کند و لبانش را به هم بدوزد و او را از سخن گفتن باز دارد!
پس اگر مىخواهيد که سعادت خانواده خود را همچنان حفظ کنيد دستور پنجم اين است: مؤدب باشيد.
شش) چگونه در کمترين زمان، نهال خوشبختى خشک مىشود؟
ناپلئون سوم؛ همسرى زيبا جوان و بى همتا براى خود انتخاب کرده بود.آن دو از نعمت سلامت، ثروت، زيبايى، قدرت و عشق و محبت برخوردار بودند، و چنين به نظر مىآمد که خوشبختترين زوج روى زمين هستند؛ اما افسوس اين شعله درخشان خيلى زود خاموش شد.همسر ناپلئون بسيار حسود و بدگمان بود و هميشه ناپلئون را زير نظر داشت و از ترس اينکه ناپلئون به زن ديگرى علاقهمند شود، هيچگاه او را راحت و تنها نمىگذاشت و حتى در جلسات مهم مملکتى سرزده وارد مىشد و مذاکرات او را قطع مىکرد. مىدانيد نتيجه کار چه شد؟ ناپلئون براى يافتن لحظه اى آرامش شبها با لباس مستخدم ها و به طور پنهان از قصر خارج مىشد تا مدتى از دست همسرش آرامش داشته باشد. زن ناپلئون سر به سوى آسمان مىکرد و با گريه و زارى مىگفت: "خدايا همان چيزى که از آن مىترسيدم بر سرم آمد." ولى نمى دانست که خودش با حسد و گلايه و نادانى و ستيزه جويى اين بلا را بر سر خود آورده است.
هيچ سلاحى به اندازه ناسازگارى و بهانه جويى نمىتواند زندگى را نابود کند. زن لئون تولستوى اين حقيقت را وقتى فهميد که کار از کار گذشته بود و تولستوى مرده بود. در واقع تولستوى از دست زنش از خانه فرار کرده بود که در ايستگاه راه آهن از سرما يخ زد و جان سپرد. دختران تولستوى مىدانستند که مادر آنها با شکايت، دعوا، سرزنش و دشنام هاى تمام نشدنى اش باعث مرگ پدر آنها شده است. زن تولستوى مىگفت: "به طور حتم در آن موقع (که با "تولستوى دعوا مىکردم) ديوانه بودم.اگر به دور و بر خود نگاه کنيم مىبينيم زندگى هاى بسيارى به وسيله همين عادات بد، تلخ و نابود شده است. در واقع درصد بالايي از طلاقها از مسائل پيش پا افتادهاى همچون بگو مگو بر سر لباس يا خوراک،آغاز و رفته رفته در يکى از دو طرف به عقده تبديل مىشود و بالاخره به طلاق مىانجامد.
:پس اگر مايليد که خوشبختى زندگى را حفظ کنيد دستور ششم اين است: هرگز هرگز ستيزه جويى و سرزنش نکنيد.
هفت) به مسائل جنسي اهميت کافي بدهيد!
يکى از پژوهشگران خارجى از هزار زن ازدواج کرده خواست به پرسشهاى محرمانهاى که درباره امور جنسى از آنها شده بود بىپرده پاسخ بگويند. نتيجه اين نظرسنجى حيرت انگيز و تکان دهنده بود، زيرا بيشتر پاسخها از ناکامى جنسى و ناهماهنگى جنسى بين زن و شوهران حکايت مىکرد.در آن تحقيق مشخص شد چهار علت اساسى سبب شکست و ناکامى در ازدواج است که مسائل جنسى در راس آن قرار دارد و برخلاف تصور هم گان، ناسازگارى در امور مالى در رتبه سوم قرار دارد.
بسيارى از کسانى که از روابط جنسى آگاهى کامل دارند، معناى واقعى سعادت را درک و استنباط مىکنند وبه نقش آن در کاهش کشمکشها و بحثها و اختلافها و برطرف کردن دلخورىها و کدورتها اعتراف دارند. پس اکنون که کتابهاى بىشمارى در اين مورد نوشته شده، بايد آنها را مطالعه کنيم.
بنابراين دستور هفتم براى اينکه خانه خود را پر از سرور و نشاط کنيم اين است: مسائل جنسى را ساده و بى اهميت تلقى نکنيد.
شعار تمام عمر: دنيا دو روزه، پس در اين دو روز کوتاه دوست شايسته وصالحي براي هم باشيم.
|