نظرات ارسالی

فرستنده:صابري جليل


 توجه به نکات ايمني در استفاده از وسايل گاز سوزرا فراموش نکنيم!!! با فرا رسيدن فصل پاييز و در پي آن زمستان و سرد شدن هوا ، شهروندان استفاده از وسايل گرمازا را آغاز مي‌كنند.اما بايد توجه داشت كه در استفاده از اين گونه وسايل اگر اصول و موارد ايمني رعايت نشود مي‌تواند خطرساز شود و زمينه خسارت‌هاي جانبي و مالي را فراهم كند، متاسفانه هر سال شماري از شهروندان بدليل بي‌توجهي يا كم‌توجهي به اصول ايمني و رعايت نكردن آن‌ها دچار آسيب و خسارت مي‌شوند. خريد وسيله گازسوز مناسب پيش از خريد وسيله گاز سوز، اطمينان حاصل کنيد که وسيله داراي استانداردهاي معتبر ملي و يا بين المللي باشد و با رعايت نکات ايمني لازم توليد شده است. نصب صحيح وسيله گازسوز شما يا افراد متفرقه نبايد وسيله گازسوز را نصب کنيد،اين کار مي‌تواند خطر جاني داشته باشد، سرويسکار مجاز بايد دستگاه گازسوز را نصب کند، نصب هر وسيله بايد از طريق يک انشعاب اختصاصي گاز،بدون ايجاد انشعاب فرعي صورت گيرد. دودکش مناسب بدون دودکش گازهاي سمي‌حاصل از احتراق وارد محيط خانه مي‌شود و مسموميت با گاز منواکسيد و يا خطرات جدي ديگري ايجاد مي‌کند. بنابراين براي وسايل گازسوز حتما از دودکش استفاده کنيد. دودکش بايد بدون درز و محکم روي دستگاه قرار بگيرد، اطمينان حاصل کنيد که مسير دودکش باز باشد و لانه پرندگان، مصالح ساختماني و ساختمان‌هاي مجاور، خروجي را مسدود نکرده باشد. خروجي دودکش انتهاي دودکش بايد به کلاهک H مجهز باشد تا دود به محيط خانه برنگردد. قرار دادن انتهاي دودکش در ظرف آب از خروج دود و گازهاي سمي‌جلوگيري مي‌کند و مرگ آفرين خواهد بود. علاوه بر اين، خروجي دودکش نبايد در کنار کولر و يا زير پنجره باشد، چرا که گازهاي سمي‌وارد فضاي خانه مي‌شو انتهاي دودکش بايد حداقل يک متر از سطح بام بالاترو يک متر نيز از ديوار جانبي فاصله داشته باشد. طول دودکش براي کارکرد درست، طول افقي دودکش بايد محدود باشد و شيب آن رو به پايين نباشد دودکش نبايد داراي پيچ و خم زياد باشد زيرا مانع خروج آسان گازهاي سمي‌مي‌شود. دودکش مشترک دودکش مشترک براي چند واحد بايد اندازه مناسبي داشته باشد، در غير اين صورت گازهاي سمي‌طبقات پايين تر وارد فضاي طبقات بالاتر مي‌شود و مي‌تواند موجب مسموميت شود. جنس دودکش دودکش و اتصالات آن بايد از جنس مقاوم و فاقد هر گونه منفذ يا نشتي باشد. وسايل گازسوز بدون دودکش بخاري‌هاي بدون دودکش نبايد در محيط‌هاي بسته و بدون تهويه استفاده شوند. اطمينان حاصل کنيد که همواره مقداري هواي تازه وارد محيط مي‌شود. کنترل دودکش ا گر هنگام روشن بودن وسيله گازسوز، بدنه دودکش سرد باشد علامت اين است که دودکش درست کار نمي‌کند، دستگاه را فورا خاموش کنيد و به سرويسکار مجاز اطلاع دهيد. تهويه مناسب کارکرد صحيح وسيله گازسوز مستلزم گردش هواي مناسب بين داخل و خارج منزل است. از اين رو، درها و پنجره‌ها نبايد به گونه اي درزبندي شوند که از ورود هواي تازه مورد نياز جلوگيري کنند. *نصب وسيله گازسوز در حمام، سرويس‌هاي بهداشتي و اتاق خواب ممنوع است. *روشن کردن اجاق گاز يا گاز پيک نيکي در آشپزخانه براي گرم کردن محيط خانه خطر آفرين است. *استفاده از کباب پز يا منقل در درون خانه، گاراژ و يا محوطه بسته ممنوع است. جنس شيلنگ گاز حتما از شيلنگ‌هاي گاز استاندارد استفاده کنيد. جنس شيلنگ اهميت زيادي دارد و نبايد از شيلنگ‌هاي آب و يا شيلنگ‌هاي متفرقه براي اتصال به وسايل گازسوز استفاده شود استفاده از شيلنگ نامناسب مي‌تواند خطرات جاني داشته باشد طول شيلنگ گاز حداکثر طول شيلنگ گاز براي گاز شهري 120 سانتي متر و براي گاز مايع 150 سانتي متر است. براي اتصال شيلنگ از بست‌هاي مخصوص استفاده کنيد. کنترل شيلنگ گاز براي اطمينان از اينکه شيلنگ نشتي نداشته باشد، ازکف صابون استفاده کنيد ضمنا مطمئن شويد که شيلنگ ترک خوردگي و سوراخ ندارد. توصيه مي‌شود هر دو سال يکبار شيلنگ گاز تعويض شود. گاز گرفتگي هرگاه يک وسيله گازسوز يا دودکش آن درست نصب نشده و يا کارکرد آن دچار مشکل شده باشد، گاز سمي‌منواکسيدکربن در فضاي درون خانه پخش مي‌شود. گاز منواکسيدکربن کاملا بي‌رنگ و بي بو است تنفس گاز منواکسيدکربن باعث گاز گرفتگي، مسموميت و مرگ مي‌شود. نشانه‌هاي اوليه گاز کرفتگي عبارتند از خواب آلودگي، ضعف، کرختي بدن، سردرد، تهوع و درد قفسه سينه و. . . در صورت مشاهده اين نشانه ها، فرد مسموم را در معرض هواي آزاد قرار دهيد و تمام وسايل گازسوز را تا کنترل و بازرسي کامل سرويسکار مجاز خاموش نگه داريد. يکي از نشانه‌هاي عملکرد نامناسب وسيله گازسوز و توليد گاز منواکسيد کربن، شعله بسيار کم و زرد رنگ است. در اين حالت فورا دستگاه را خاموش کنيد و با سرويسکار مجاز تماس بگيريد. شعله وسيله گاز سوز سالم، آبي رنگ و کشيده است.

فرستنده:صابري جليل


 ***ذكر چند كلمه از يكى از خطب شريفه امير مؤ منان*** اى مردم ، از اين دنياى فريبنده مكر كننده در حذر باشيد كه خود را به زينتهاى خود آرايش كرده ، و دلها را به باطلهاى خود ربوده و فريفته و بيهوده اميدوار كرده است به اميدهاى خود، و خود را آراسته و بر محلى بر آمده تا به كسانى كه خواستگارى او مى كنند بنگرد پس مانند عروس خود را جلوه داده و چشمها به سوى او نظر افكنده اند و نفوس ، شيفته او شده اند و دلها به سوى او آرزومند گشته اند و او تمامى شوهرهاى خود را كشته است ؛ پس نه اشخاصى كه باقى هستند از گذشته ها عبرت مى گيرند و نه آنهائى كه در آخر هستند به سبب بدى اثر دنيا با اشخاصى كه در اول بودند، خود را از او باز مى دارند. پس حضرت بيان فرمود دنائت و پستى دنيا را به آنكه خداوند تعالى دنيا را از اولياء و دوستان خود گرفت و براى دشمنان خود گسترانيد، پس گرامى داشت پيغمبر خود محمد صلى الله عليه و آله را هنگامى كه از گرسنگى سنگ بر شكم خود مى بست و موسى كليم خود را كه از گرسنگى گياه بيابان مى خورد به نحوى كه از شدت لاغرى و كمى گوشت سبزى آنها از زير پوست شكمش ديده مى شد پس آن حضرت به برخى از زهد انبياء و اعراضشان از دنيا اشاره كرد. آنگاه فرمود كه اين پيغمبران دنيا را از خود به منزله مردارى فرض كردند كه براى احدى حلال نيست كه از آن خود را سير كند مگر در حال ضرورت به مقدارى كه نفسى بر ايشان باقى بماند و روحشان بيرون نرود، و دنيا نزد آنها به منزله مردارى بود كه بوى گند آن شديد باشد كه هر كس از نزد آن بگذرد دماغ و دهن خود را بگيرد؛ پس ايشان مقدارى كه به تكلف ، ايشان را به منزل برساند، از دنيا بهره مى گيرند و به خاطر گنديدگى آن ، خود را سير نمى كنند، و تعجب كنند از كسانى كه خود را سير مى كنند و شكم خود را پر مى كنند و راضى مى شوند به آنكه دنيا نصيب و بهره ايشان باشد. اى برادران ، به خدا سوگند كه دنيا از براى كسى كه خيرخواه نفس خود باشد از مردار گنديده تر است ليكن كسى كه نشو و نما كرده در دباغ خانه ، بوى گند آنجا را حس نمى كند ولى موجب اذيت و آزار كسانى مى شود كه از آنجا مى گذرند. و نيز آن حضرت فرمود: و مبادا كه فريفته شوى به آنچه مى بينى از ميل كردن اهل دنيا به دنيا و برجستن و نزاع كردن آنها با همديگر در سر دنيا زيرا كه ايشان سگهايى باشند بانگ كننده و درندگانى كه در پى صيدند كه بعضى از ايشان بر بعضى ديگر بانگ زنند عزيز آنها ذليلشان را مى خورد و آنكه بسيار است قليل خود را.

فرستنده:صابري جليل


 سلام اقاي دكتر مي خواستم بپرسم كه اگر مطلبي به صورت پاورپوينت باشه بفرستم همه مي تونند ببينند يا روش ديگري رو شما پيشنهاد مي كنيد.

پاسخ:  

دوشنبه 08 آبان 1391


 سلام جناب آقاجليل صابري ممكنه بعضي از يوزرهابا پاور پوينت هاي توليدي با ورژن هاي مختلف مشكل پيدا كنند.

فرستنده:سید علی


 باسلام خدمت مدیریت سایت ناریان.می خواستم خدمت دوست عزیزمان آقای علی عرض کنم که ما ایرانی ها آدم های بی نظمی هستیم وحال اگر ماکمی رعایت کنیم بحث جایزه دادن هم با نظم پیش میره.به امید روزی بانظم و انظبات.

فرستنده:صابري جليل


 مرد کشاورزي يک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چيزي شکايت ميکرد. تنها زمان آسايش مرد زماني بود که با قاطر پيرش در مزرعه شخم ميزد. يک روز، وقتي که همسرش برايش ناهار آورد، کشاورز قاطر پير را به زير سايه اي راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل هميشه شکايت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پير با هر دو پاي عقبي لگدي به پشت سر زن و در دم کشته شد. در مراسم تشييع جنازه چند روز بعد، کشيش متوجه چيز عجيبي شد. هر وقت... يک زن عزادار براي تسليت گويي به مرد کشاورز نزديک ميشد، مرد گوش ميداد و بنشانه تصديق سر خود را بالا و پايين ميکرد، اما هنگامي که يک مرد عزادار به او نزديک ميشد، او بعد از يک دقيقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان ميداد. پس از مراسم تدفين، کشيش از کشاورز قضيه را پرسيد. کشاورز گفت: خوب، اين زنان مي آمدند چيز خوبي در مورد همسر من ميگفتند، که چقدر خوب بود، يا چه قدر خوشگل يا خوش لباس بود، بنابراين من هم تصديق ميکردم. کشيش پرسيد، پس مردها چه ميگفتند؟ کشاورز گفت: آنها مي خواستند بدانند که آيا قاطر را حاضرم بفروشم يا نه

فرستنده:صابري جليل


 بيل گيتس در رستوران بعد از خوردن غذا بيل گيتس 5 دلار به عنوان انعام به پيش خدمت دادپيشخدمت ناراحت شد بيل گيتس متوجه ناراحتي پيشخدمت شد و سوال کرد : چه اتفاقي افتاده؟ پيشخدمت : من متعجب شدم .... بخاطر اينکه در ميز کناري پسر شما 50 دلار به من انعام داد در درحالي که شما که پدر او هستيد و پولدار ترين انسان روي زمين هستيد فقط 5دلار انعام مي دهيد ! گيتس خنديد و جواب معنا داري گفت : او پسر پولدار ترين مرد روي زمينه و من پسر يک نجار ساده ام

فرستنده:م.صابری


 یه روز معلم سر کلاس کاغذ سفیدی رو برمی داره و نقطه سیاهی در وسط کاغذ میزاره.بعد کاغذ رو به شاگرداش میکنه و میگه چی میبینید. همه سری میگن یه نقطه سیاه. معلم بعد چند دقیقه سکوت میگه شما این همه سفیدی رو کاغذ ندید.

فرستنده:مهدي صابري


 عرض سلام و خدا قوت در صورتي كه داستانك ارسالي اينجانب به دستتان رسيد لطفا يك ايميل بزنيد

فرستنده:مهدي صابري(پسر مشهدي عبدالله


 + این داستان کمی بلنده اما اونقدر دوست داشتنی و زیبا بود که ! نَصوح مردى بود كاملا شبیه زنها ، صورتش مو نداشت واندام كاملا زنانه ودر حمام زنانه کار مى کرد. او سالیان متمادی بر این کار بود و از این راه هم امرار معاش می‌کرد و هم ارضای شهوت. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگر شهوت، او را به کام خود اندر می‌ساخت و کسى از وضع او خبر نداشت و آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد. دختر شاه مایل شد که به حمام آمده و کار نَصوح را ببیند. نصوح جهت پذیرایى و خدمتگزارى اعلام آمادگى نمود ، سپس دختر شاه با چند تن از خواص ندیمانش به اتفاق نصوح به حمام آمده و مشغول استحمام شد . از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شده و به دو تن از خواصش دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود . طبق این دستور مأمورین ، کارگران را یکى بعد از دیگرى مورد بازدید خود قرار دادند، همین که نوبت به نصوح رسید با اینکه آن بیچاره هیچگونه خبرى از آن نداشت ، ولى از ترس رسوایى ، حاضر نـشد که وى را تفتیش ‍ کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند. نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند، ناچار به داخل خزینه رفته و همین که دید مأمورین براى گرفتن او به خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد در حالی که بدنش مثل بید می‌لرزید با تمام وجود و با دلی شکسته خدا را طلبید و گفت: خداوندا گرچه بارها توبه‌ام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست که از این غم و رسوایى نجاتش دهد . به مجرد این که نصوح توبه کرد، ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد . پس از او دست برداشتند. و نصوح خسته و نالان شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص ‍ شد و به خانه خود رفت . او در این واقعه عیاناً لطف و عنایت ربانی را مشاهده کرد. این بود که بر توبه‌اش ثابت‌قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت. چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه تحصیل کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند ، دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند، ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چند فرسخى آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید . اتفاقاً شبى در خواب دید کسى به او مى گوید : « اى نصـــوح ! چگونه توبه کرده اى و حال آنکه گوشت و پوست تو از فعل حرام روئیده شده است ؟ تو باید چنان توبه کنى که گوشتهاى حرام از بدنت بریزد . » همین که از خواب بیدار شد با خودش قرار گذاشت که سنگهاى گران وزن را حمل کند و به این ترتیب گوشتهاى حرام تنش را آب کند . نصوح این برنامه را مرتب عمل مى کرد تا در یکى از روزها همانطورى که مشغول به کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست ؟ تا عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است ، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود و به او تسلیمش نمایم . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود و از همان علوفه و گیاهان که خود مى خورد ، به آن حیوان نیز مى داد و مواظبت مى کرد که گرسنه نماند. خلاصه میش زاد ولد کرد و نصوح از شیر و عوائد دیگر آن بهره مند مى شد تا سرانجام کاروانى که راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر مى داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و رحل اقامت افکندند و نصوح بر آنها به عدل و داد حکومت نموده و مردمى که در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند. رفته رفته ، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود . از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده ، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیرفت و گفت : من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست . مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او براى آمدن نزد ما حاضر نیست ما مى رویم که او را و شهرک نوبنیاد او را ببینیم . پس با خواص درباریانش به سوى محل نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد، پس پادشاه در آنجا سکته کرد و نصوح چون خبردار شد که شاه براى ملاقات و دیدار او آمده بود ، در مراسم تشییع او شرکت و آنجا ماند تا او را به خاک سپردند و چون پادشاه پسرى نداشت ، ارکان دولت مصلحت دیدند که نصوح را به تخت سلطنت بنشانند. چنان کردند و نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه که ذکرش رفت ، ازدواج کرد و چون شب زفاف و عروسى رسید، در بارگاهش ‍ نشسته بود که ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل ، میش من گم شده بود و اکنون آن را نزد تو یافته ام ، مالم را به من رد کن . نصوح گفت : چنین است . دستور داد تا میش را به او رد کنند، گفت چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى ، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى . گفت : درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منفول را با او نصف کنند. آن شخص گفت : بدان اى نصوح ، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم . تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد ، و از نظر غایب شدند .

فرستنده:صابري جليل


  ده فرمان آداب معاشرت در متن زير ده دستور آداب معاشرت آورده شده، که توصيه مي کنيم به دقت آنها را بخوانيد و سعي کنيد به اندازه بيماري وبا از آنها دوري کنيد. اگر همکاران بي احتياطتان مي خواهند به اين محدوده ممنوعه پا بگذارند، به خودشان مربوط است ولي بهتر است شما حواستان را جمع کنيد که درگير چنين دردسرهايي نشويد. عدم توجه: روي برگرداندن از شخصي که در حال صحبت با شماست، نشانه بي ادبي است. بذل توجه يکي از اصلي ترين نشانه هاي آداب معاشرت، و بهترين تمجيد از طرف مقابل است. براي کسب نتيجه بهتر، مي توانيد با حالت هاي مختلف صورت و بدن حرکات بدن نشان دهيد که به بحث علاقه مند هستيد. شـُل دست دادن: اين حرکت نشان دهنده عدم اطمينان شما به خود است. به نرمي دست بدهيد. اين کار بيانگر اعتماد به نفس، خونگرمي،‌ گشاده رويي و صداقت است. ولي مراقب باشيد زياده روي نکنيد و دست طرف مقابل را خيلي محکم نفشاريد، چون آن وقت فکر مي کند که شما آدمي سلطه جو و طالب برتري هستيد. پشت کردن به ديگري: زبان بدن (ايما و اشاره ها) شما مي تواند شخصيتتان را نشان دهد. اگر به خوبي با همکار خود برخورد نکنيد، اعلام کرده ايد که هيچ علاقه اي به صحبت نداريد. اين کار به نوعي توهين است و مي تواند منجر به ايجاد احساسات و تفکرات منفي و حتي خصمانه ديگران نسبت به شما شود. سيگار کشيدن: امروزه، در بيشتر قرارملاقات هاي عمومي از سيگار کشيدن به شدت اجتناب مي شود. امتحانش مجاني است؛ در جمع سيگار آتش بزنيد تا چه غير سيگاري ها و چه سيگاري هاي مطيع قانون از شما بيزار شوند! برداشتن ظرف نوشيدني با دست راست: هميشه نوشيدني خود را با دست چپ برداريد. اين طوري مي توانيد هنگام برخورد با ديگري، بدون دردسر و ريختن نوشيدني روي لباس هاي خود يا طرف مقابل، با او دست بدهيد. به علاوه دست راستتان گرم مي ماند، چرا که نگهداري نوشيدني با يخ، دستتان را سرد و مرطوب مي کند. نپوشيدن کت: هيچ وقت لباسي مانند کت را در نياوريد يا اگر فرضاً براي کلاس گذاشتن کراوات زده ايد، گره کراوات خود را شل نکنيد مگر اين که ميزبان پيش از شما، چنين کاري بکند. به طور کلي، لباس نامرتب در نشست هاي عمومي بسيار ناپسند است. بيش از حد نزديک ايستادن: هر يک از ما براي خود يک «حد آسودگي» داريم (که درافراد مختلف، متفاوت است) و دوست نداريم ديگران بدون اجازه به اين فضاي شخصي تجاوز کنند. اگر هم کسي اين کار را بکند سعي داريم از او دوري کنيم و از متجاوز به خاطر نزديکي بيش از حد بيزار مي شويم. بلند صحبت کردن: با صداي بلند صحبت نکنيد. اين کار شما را مغرور و از خود راضي جلوه مي دهد. صدايتان بايد آرام و يکنواخت باشد و لحنتان بايد با زمان و موقعيت حاضر در آن هماهنگ باشد. زمان پايان ميهماني: يک مهماني رسمي هيچ وقت نبايد بيشتر از دو ساعت طول بکشد. ساعت 6 بعدازظهر شروع شود و حداکثر تا ساعت 8 به پايان برسد. تا نيم ساعت پس از ساعت پايان مهماني بايد آنجا را ترک کرده باشيد. صحبت همزمان: وقتي شخص ديگري صحبت مي کند، بهترين روش اهانت کردن پريدن وسط حرف اوست! قبل از پاسخ دادن، اجازه دهيد حرفش را تمام کند. به اين ترتيب نشان مي دهيد که فرد مؤدبي هستيد و طرف مقابل هم بهتر مي تواند گفته هاي شما را بشنود و بفهمد. در ضمن راز سخنور خوب شدن، خوب گوش کردن است. وضعيت ظاهري شما در محيط کار ظاهر هر شخص در محيط هاي کاري اهميت زيادي دارد. استانداردهاي زير کمک مي کند که ظاهر کارمندان با وضعيت کارشان هماهنگ باشد. بنابراين کارمندان بدون توجه به جنسيت و نژاد خود مي توانند اين استانداردها را رعايت کنند. برچسب نام برچسب نام ، بخشي از اونيفورم هر کارمند است، بنابراين بايد هميشه به لباس وصل باشد. در بعضي ادارات، اين برچسب به صورت کارت نام، روي ميز کارمندان قرار داده مي شود. بهداشت شخصي تمام کارمندان بايد به بهداشت خود توجه نشان دهند تا احياناً براي ارباب رجوع يا ديگر کارمندان ناخوشايند نباشند. بنابراين استحمام روزانه، استعمال بوي خوش، و مراقبت دقيق از دندان ها توصيه مي شود. پاکيزگي و آراستگي موها نيز از نکاتي است که بايد همواره در نظر داشت. اندازه موها موهاي آقايان بايد تا بالاي يقه کوتاه شود و نبايد به پايين تر از خط مياني يقه برسد. موها بايد به يک سمت شانه شود و مثلاً روي پيشاني نريزد. کارمنداني که با غذاي افراد ارتباط مسقيم دارند بايد موهاي خود را با کلاه بپوشانند. خط ريش نبايد از لاله گوش پايين تر بيايد؛ سبيل بايد به خوبي آراسته شود و از لب پايين نيايد. کلاه گيس استفاده از کلاه گيس، در صورتي که مدل و رنگ قابل قبولي داشته باشد و با ظاهر شخص سازگار باشد، بلامانع است. لباس مناسب با محيط کار اين يکي جزو ضروريات است. چنانچه اداره اونيفورم خاصي ندارد بهتر است آقايان از کت و شلوارهاي مناسب محيط کار و پيراهن هايي با رنگ ملايم (سفيد، بژ يا آبي) استفاده کنند. پوشيدن پيراهن هاي تيره يا رنگ هاي تند و زننده ممنوع است. کت هاي غير رسمي و شلوارهايي که با موقعيت محل کار هماهنگ باشند، بلامانع هستند. لباس کارمندان زن نيز از فرم مانتوهاي اداري خارج نشود (در اين مورد نيز پوشيدن رنگ هاي تند و زننده، و لباس هاي تنگ براي محيط کار نامناسب است). اگر در مورد انتخاب نوع پوشش و لباس خود دچار مشکل هستيد به پوشش کساني که در رأس شرکت هستند توجه کنيد. کارمندان زن و مرد با اونيفورم چنين کارمنداني بايد لباس هاي فرم تعيين شده براي کار را بپوشند. اونيفورم ها بايد هميشه مرتب و تميز و اتو کشيده باشند. چنانچه لباس فرم از اموال اداره باشد، خود کارمند بايد هرگونه آسيب وارده به لباس را رفو و تعمير کند. چنانچه آسيب وارده قابل اصلاح نبود بايد به رئيس خود اطلاع دهيد. در صورت ترک دائمي محل کار، کارمندان بايد تمام لباس ها و وسايل را به صاحب کار برگردانند. کفش کفش ها بايد استاندارد و مطابق با عرف کاري باشند. از آنجا که کفش هاي تنيس، کتاني و صندل براي محيط کار غيراستاندارد هستند، نبايد در محيط کار از آنها استفاده کرد. (استثنائاً کفش هاي تنيس را مي توان در استخرها و سالن هاي ورزشي به پا کرد.) نکته: پيش از خريد هر لباس و پوشاکي، به موقعيت خود در محل کار، محيط کار و هم چنين آب و هوا و نوع شغل خود توجه کنيد. موارد ديگر اصولاً در محيط کار کارمندان مي بايست از مصرف بيش از اندازه لوازم آرايشي خودداري کنند. بلندي ناخن ها بايد در حد متوسط و زير آنها هميشه تميز باشد. جواهرات مورد استفاده نيز نبايد سنگين يا چشمگير باشد؛ در مجموع تأکيد بر سادگي و ظاهر طبيعي کارمندان است. آداب معاشرت در کار - محققان معتقدند «مهارت هاي انساني» بيش از مهارت هاي فني و دانش در پيشرفت کاري افراد تأثير دارد. - جنسيت افراد در مناسبات کاري نقشي ندارد ولي مرتبه شغلي بسيار حائز اهميت است. - هنگام تعارف به ديگران، صادقانه رفتار کنيد و هنگام پذيرش تعارف ديگران با قدرشناسي تشکر بگوييد. چند قانون آداب معاشرت رعايت برخي آداب پسنديده به شما کمک خواهد کرد تا شأن و منزلت اجتماعي تان ارتقا يابد. در اين متن نـکاتـي ذکر شده که مي تواند در اين امر به شما کمک کند. هنگامي که با صداي بلند صحبت مي کنيد ، بـاعث بالا رفتن سطح استرس ميان اطرافيان خود مي گرديد. بـلند صحبت کردن بيانگر آن است که شما قادر به بحث منطقي با ديگران نـيـستيد و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان مي دهد و اين که مي خـواهـيـد حرف خودتان را با توسل به زور و خشونت به کرسي بنشانيد. با رعايت اين نکات ساده ، دوستان بيشتري خواهيد داشت و فردي خوش محضر محسوب خواهيد شد. 1 - هميشه مؤدب باشيد همواره نسبت به همه مؤدب و با نزاکت بـاشيد. 2 - هيچگاه دشنام ندهيد دشنام و ناسزاگويي مطلقاً ممنوع است، چون نشان مي دهد که شما قادر نيستيد براي بـيـان عقايد خودتان از واژه ها و لغات مناسب تري بهره بگيريـد. 3 - با صداي بلند صحبت نکنيد هنگامي که با صداي بلند صحبت مي کنيد ، بـاعث بالا رفتن سطح استرس ميان اطرافيان خود مي گرديد. بـلند صحبت کردن بيانگر آن است که شما قادر به بحث منطقي با ديگران نـيـستيد و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان مي دهد و اين که مي خـواهـيـد حرف خودتان را با توسل به زور و خشونت به کرسي بنشانيد. هـمـچـنـيـن بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافيان مي گردد، البته توجه منفي. 4 - کنترل خود را از دست ندهيد زماني که شما کنترل اعصاب خود را از دست مي دهيد و از کوره در مي رويد، به همه نشان مي دهيد قادر به کنترل احساسات و هيجانات خود نمي باشيد. وقـتـي هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز هستيد، چـگونـه قـادر بـه کـنـترل چيز ديگري خواهيد بود؟ همواره خونسردي خود را حفظ کنيد ( کار آساني نخواهد بود اما به زحمتش مي ارزد). 5 - به ديگران خيره نشويد زل زدن به ديگران و چـشـم چـرانـي نوعي تعرض به ديگران محسوب مي گردد. شما که نمي خواهيد بي جهت ديگران را مرعوب خود سازيد؟ 6 -صحبت کسي را قطع نکنيد پيش از آنکه اظهار عقيده اي بکنيد، اجـازه دهـيـد صـحـبت ديگـران بـه پايان برسد. ميان صحبت کسي پريدن، نشانه بي نزاکتي و عدم برخورداري از مـهـارت هاي اجـتـمـاعـي فرد است. اگر نمي خواهيد خودبين و از خود راضي به نظر آييد، هيچگاه صحبت کسي را قطع نکنيد و هرگاه ناچار بـه انـجـام ايـن کـار شـديـد، گـفـتـن جـمله «معذرت مي خواهم» را از ياد نبريد. مـؤدب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـراي موقعيت، عقايد و احساسات ديگران احترام قائل شويم. 7 - هميشه وقت شناس باشيد مهم است که به وقت ديگران احترام بگذاريد. سـر مـوقـع در جـلسات ، قـرار مـلاقـات هـا، موقعيت هاي شغلي و اجتماعي حضور يابيد. علاوه بر آن ، يک فرد متشخص مي داند چه زماني بايد ميهماني را ترک کند. 8 - اسرار زندگي خصوصي خود را فاش نسازيد آبرو، شرافت، صداقت و بصيرت بـزرگـتـريـن و مـهـمـتـرين عـامـل براي حفظ اعتبار يک فرد متشخص است. جزئيات زندگي شما بايد محرمانه باقي بمانند، پس صحبتي در رابطه با زندگيتان به ميان نياوريد. 9 - حرمت بزرگترها را نگاه داريد شما بايد همانطور که دوست داريد مورد احترام ديگران باشيد، خودتان نيز به ديگران احترام بگذاريد. متأسفانه امروزه جوانان خيال مي کنند همه چيز را مي دانند و از همه چيز سر در مي آورند و در واقـع خـود را عـقـل کل مي دانند اما اين طور نيست. کافي است به 5 سال پيش خود بينديشيد... يقيناً شما امروز بسيار باهوش تر و با تجربه تر شده ايد. اينطور نيست؟ بـا آنـکـه 5 سـال پـيـش نـيـز فکر مي کرديد همه چيز را مي دانيد. 10 - به اشتباهات ديگران نخنديد اين يکي از پست ترين کارهايي است که کسي ممکن است انجام دهد. هـنـگـامـي کـه شما اشتباهي مرتکب مي شويد يا خرابکاري مي کنيد، تنها انتظاري که از ديـگران داريد اينست که اشتباهات و خطاهاي شما را به رويتان نياورند و از آنها چشم پوشي کنند. از آن مهمتر شما را به واسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند. 11 - کلاه خود را از سر برداريد شايد امروزه اين رسم ديگر هوادار نداشته باشد اما شما بـايد کـلاه خود را به هنگام داخل شدن به منزل از سر برداريد. از آن گـذشـتـه هيچگاه با کلاه بر سر ميز غذا ننشينيد. 12 - پيش از صرف غذا منتظر بمانيد همه ميهمانان سر جايشان بنشينند زماني که براي صرف غذا سر سفره يا ميز مي نشينيد ، بايد منتظر بمانيد تا تمام ميهمانان کاملاً سـر جايشان بنشينند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـايد در يک زمـان شـروع بــه صـرف غذا کنند. 13 - فخر فروشي نکنيد هيچ کس از آدم لاف زن خوشش نمي آيد. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسائـل مـالي به دارايي هاي خود اشاره نکنيد و ثروت خود را به رخ نکشيد. 14 - مرتب به ساعتتان نگاه نکنيد هنگامي که در محفلي هستيد، مدام به ساعت خود نگاه نکنيد مگر آنکه بـلافـاصله قصد ترک آن محل را داشته باشيد. وقتي به ساعتتان نگاه مي کـنـيـد ديـگران اينطور برداشت مي کنند که شما خسته و بي حوصله شده ايد. اصول کلي لباس پوشيدن و نحوه انتخاب آن اغلب افراد در انتخاب لباسي متناسب با جثه و اندام خود، و همچنين چگونگي «جور» کردن آنها دچار سردرگمي مي شوند. در اينجا به اصول کلي انتخاب و هماهنگ کردن لباس ها با يکديگر مي پردازيم. 1- همواره لباسي را بپوشيد که کاملاً اندازه شما باشد. 2– اگر اضافه وزن داريد ، پوشيدن لباس هاي بزرگ، اندام شما را پنهان نمي کند و تنها هيکل شما را اغراق آميزتر جلوه مي دهد. 3– در ميهماني ها ، صرفاً اگر کمر باريکي داريد از کمربند استفاده کنيد در غير اين صورت از آن چشم بپوشيد. 4- پارچه هاي سنگين (مانند پشمي، بافتني و چرمي) شما را سنگين وزن تر جلوه مي دهند. 5- پارچه هاي سبک وزن (مانند کتان و نخي) شما را لاغرتر نشان مي دهند. 6- رنگ هاي تيره شما را لاغرتر و کوچک تر مي کنند. 7- رنگ هاي روشن شما را بزرگ تر و حجيم تر نشان مي دهند. 8– لباس هايي که بالاتنه و پايين تنه يک رنگ دارند، شما را لاغرتر جلوه مي دهند. 9- لباس هايي که رنگ بالاتنه و پايين تنه آنها متفاوت است، شما را بلند قدتر نشان مي دهند. 10- لباس هاي «يقه بلند» گردن را کوتاه تر مي کند. 11- گردن بند ِ کوتاه نيز گردن را کوتاه تر مي کند. 12- روسري که به سمت پايين آويزان شده باشد، قد شما را بلندتر جلوه مي دهد. 13- لباس با خطوط افقي شما را چاق تر، و با خطوط عمودي شما را لاغرتر جلوه مي دهد. براي لاغرتر و بلند قدتر به نظر رسيدن نکات زير را رعايت کنيد: 1– لباس هاي کاملاً اندازه بپوشيد؛ لباس هاي خيلي کوچک و خيلي بزرگ تنها شما را چاق تر نشان مي دهند. 2– لباس هاي يک دست يک رنگ بپوشيد؛ ترجيحاً يک رنگ از سر تا نوک پا. 3- از پوشيدن لباس هاي با طرح برجسته و پارچه هاي زمخت خودداري کنيد. 4– لباس هاي تيره رنگ با پارچه هاي نازک و نرم بپوشيد. 5- شلوار را در ناحيه کمر بالا بياوريد نه پايين تر. 6- از پوشيدن لباس هاي با نقش و نگار شلوغ خودداري ورزيد. 7- لباس با طرح راه راه عمودي بپوشيد. 8- از داشتن ملزومات بيش از حد خودداري کنيد. 9- کفش پاشنه بلند به پا کنيد. ( براي خانم ها ) براي کوتاه تر و چاق تر به نظر رسيدن نکات زير را رعايت کنيد: 1– لباس هاي با رنگ متفاوت بپوشيد. 2- رنگ هاي روشن و پر رنگ بپوشيد. 3– لباس هاي چند لايه به تن کنيد. 4- کفش بدون پاشنه و ظريف بپوشيد. 5- شلوار تمام قد ( و نه کوتاه) به پا کنيد. 6- از پوشيدن لباس هاي سرتاسر يک رنگ بپرهيزيد. 7- لباس با طرح راه راه عمودي نپوشيد. چگونه لباس هايمان را «سِت» کنيم 1- رنگ جوراب بايد همرنگ شلوار يا تيره تر از آن باشد. 2- رنگ کمربند بايد با رنگ کفش يکسان باشد. 3- کت و شلوار خاکستري و سرمه اي با کفش مشکي، و کت و شلوار قهوه اي و زيتوني با کفش قهوه اي «ست» است. چه رنگ لباسى مناسب شماست؟ شايد براى شما اتفاق افتاده باشد که دوستتان در حالى که پيراهنى رنگي به تن کرده، مورد تحسين، تمجيد و توجه فراوان اطرافيان قرارگرفته باشد. اما وقتي شما نيز مانند او پيراهنى به همان رنگ تهيه کرده و به تن مى کنيد، نه تنها کسى شما را تحسين نمى کند، بلکه لباستان مورد تمسخر و ريشخند دوستانتان قرار مى گيرد... اگر مى خواهيد بدانيد چرا آن پيراهن صورتى مناسب شما نبوده و اين که اصلاً مى توانيد لباس هاى رنگ روشن بپوشيد يا نه، اين مقاله را بخوانيد. پوست هاى تيره کساني که پوست تيره دارند معمولاً داراي چشم و موى مشکى يا قهوه اى تيره هستنند. اين افراد بايد لباسى را انتخاب کنند که با رنگ هاى تيره مغايرت داشته باشد. اين مغايرت چهره را از يکنواختى بيرون مي آورد و باعث جذابيت بيشتر اشخاص مى گردد. رنگ هاى مناسب اين گروه عبارت اند از: صورتى، سفيد، خاکى، آبى ملايم، طوسى روشن. رنگ هاى نامناسب افرادى که پوستشان تيره است نيز:مشکى، قهوه اى تيره، فيروزه اى، سبز شمعى، قرمز تيره است. اگر شما هم جزو اين دسته افراد هستيد از پوشيدن لباس با رنگ هاى گرم و تيره خوددارى کنيد. از آنجايى که رنگ مشکى و آبى تيره معمولاً به عنوان لباس رسمى کار در نظر گرفته شده و نمى توان به طور کامل آن را کنار گذاشت، لذا سعى کنيد به کارگيرى آنها را به حداقل رسانده و فقط در صورت لزوم از آنها استفاده نماييد. پوست هاى معمولى (نه تيره و نه روشن) افرادى که داراى چنين رنگ پوستى هستند مى توانند تقريباً از هر رنگ لباسي استفاده کنند. از آنجا که هر دو رنگ روشن و تيره مى تواند با اين گونه رنگ پوست مغايرت داشته باشد، بنابراين از هر دو طيف رنگ مى توان استفاده کرد ولى بهتر است براى جذابيت بيشتر پيراهن را هماهنگ با رنگ چشم انتخاب کرد. رنگ هاى مناسب اين گروه عبارت اند از: بژ، آبى، سورمه اى، گندمى، مشکى، صورتى رنگ هاى نامناسب مغزپسته اى، بنفش، قهوه اى تيره، قرمز است. تنها رنگ هايى را که در اين گروه اصلاً نبايد به کار برد، رنگ هاى نزديک به رنگ پوست است. براى مثال اگر رنگ پوست شما زيتونى است، از پوشيدن لباس زيتونى يا قهوه اى خوددارى کنيد. پوست هاى روشن اين گونه افراد معمولاً موهايى بلوند و روشن داشته و رنگ چشم آنها سبز، آبى، خاکستري يا قهوه اى روشن است. رنگى مناسب اين گروه است که با رنگ پوست تضاد داشته باشد. رنگ هاى مناسب اين گروه شامل: آبى ملايم، قهوه اى، بژ، آبى سير، و هر رنگى غير از سفيد مى شود. رنگ هاى نامناسب قرمز، صورتى، نارنجى، زرد، ارغوانى است. در اين گروه بايد به طور کلى از رنگ هاى خشن و روشن استفاده نمود تا تضاد کافى با رنگ پوست به وجود آيد. به کارگيرى رنگ هاى گرم به هيچ عنوان توصيه نمى شود . --------------------------------------------------------------------------------

[31 32 33 34 35 36 37 38 39 40]  [< previous]  [Next >]